خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصیرالدین طوسی دانشمند برجسته جهان اسلام و موسس رصدخانه مراغه است. نظریات این ریاضیدان منجم، نقش مهمی در دستاوردهای علمی پس از او در جهان داشت.
خواجه نصیرالدین طوسی ملقب به استاد البشر، یکی از برجستهترین دانشمندان ایرانی جهان اسلام و از بزرگترین فقهای مذهب تشیع در سده هفتم هجری است. دانشمندی همهچیزدان که نبوغ فکری و عملی او همواره مورد توجه جهانیان قرار داشته و تاثیرات بسیاری بر جهان علمی پس از خود گذاشته است. خواجه نصیر را مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه، بزرگترین نماینده حکمت و ریاضی و اخلاق در قرن هفتم و برخی پیوند دهنده علم، سیاست، دین و اخلاق معرفی میکنند.
این ادیب، فیلسوف، منجم و ریاضیدان بزرگ، در زمان حمله هلاکوخان مغول به ایران، ناجی این سرزمین شد و با تدبیر مثالزدنی خود، از تخریب و خونریزی بیشتر توسط مغولان جلوگیری کرد. رصدخانه مراغه یکی از مهمترین رصدخانه های ایران و آثار ملی ایران که امروزه مورد توجه سازمان جهانی یونسکو نیز قرار گرفته، به همت و تدبیر و دانش خواجه نصیر بنا شده است. در این نوشتار بر زندگی، مهمترین آثار و خدمات ارزنده این اندیشمند برجسته، مروری کوتاه خواهیم داشت.
«محمد بن محمد بن حسن جهرودی طوسی» ملقب به نصیرالدین، الطوسی، خواجه، محقق طوسی، معلم ثالث، ارسطوی ثانی، استاد البشر و مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف، اندیشمند، فقیه، متکلم، منجم، ریاضیدان، پزشک و معمار ایرانی اسلامی قرن هفتم هجری قمری بود. دانشمندی همهچیزدان که به جهت تفسیر آثار ارسطو، پس از «ارسطو» که «معلم اول» و «فارابی» که «معلم ثانی» نامیده میشد، برخی لقب «معلم ثالث» یا «ارسطوی ثانی» را به او خطاب کردند. نصیرالدین طوسی را همچنین احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه میدانند. اندیشمندی که بزرگان بسیاری چون قطبالدین شیرازی، ابن میثم بحرانی و علامه حلی، در مکتب او پرورش یافتهاند.
«علامه حلی» شاگرد مشهور خواجه نصیر، وی را با عنوان «عقل حادی عشر» بهمعنای عقل یازدهم در فلسفه معرفی میکرد. از او درباره خواجه نصیر چنین نقل میکنند:
خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کردهایم.
ابن خلدون مورخ نامی جهان عرب، الطوسی را بزرگترین دانشمند ایران پس از اسلام لقب داد و بسیاری دیگر، خواجه نصیر را از بزرگترین دانشمندان اسلام در قرونوسطا میدانند. کسی که به ظن یکی از اندیشمندان ایرانی، بزرگترین چهره تاثیرگذار و نابغه فکری و علمی و هنری پس از ابوعلی سینا به حساب میآید. از سوی دیگر، خواجه را در علم همتراز ابن سینا دانستهاند؛ با این تفاوت که شیخالرئیس در طب سرآمد دوران بود و خواجه نصیر در ریاضیات از دیگران پیشی گرفت.
بسیاری از پیشرفتهای علمی در جهان، مرهون تلاشهای خواجه نصیرالدین طوسی است. از آن جمله میتوان به کشف قانون کروی سینوسها در ریاضیات و ابداع روش هندسی با عنوان جفت طوسی در نجوم اشاره کرد. برخی محققان او را خالق علم مثلثات در ریاضی و برخی دیگر، از گسترش دهندگان علم مثلثات معرفی میکنند. کتابهای مثلثات خواجه در قرن ۱۶ میلادی به زبان فرانسه ترجمه شده است؛ ازاینرو، از محقق طوسی بهعنوان یکی از بزرگترین دانشمندان اسلام قرونوسطا نام میبرند.
تالیف کتابهایی در علوم دینی و عملی، عرفان، حکمت، فلسفه، منطق، ریاضی، نجوم، زیستشناسی و... احیای مکتب فلسفه مشایی در ایران، گسترش علم مثلثات، ایجاد جدولهای دقیق از حرکت سیارهای، ساخت رصدخانه مراغه و تاسیس کتابخانهای با ۴۰۰ هزار جلد کتاب، از مهمترین دستاوردهای یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین دانشمندان شیعی ایرانزمین است.
به پاس خدمات ارزنده و اهمیت جایگاه علمی این دانشمند برجسته جهانی و اعجوبه ریاضی و نجوم، نام خواجه را در نصف النهار ۴۱ جنوبی و مدار صفر کره ماه ثبت کردهاند. در سال ۱۹۷۹ میلادی، خرده سیارهای که توسط یک ستارهشناس روس کشف شده بود، الطوسی نام گذاشتند. شرکت گوگل نیز در ۸۰۰ و دوازدهمین سالروز تولد این دانشمند، لوگوی خود را در کشورهای عربی تغییر داد. در ایران، پنجم اسفندماه مصادف با سالروز
تولد خواجه نصیر، در گاهشمار رسمی کشور بهعنوان روز مهندس نامگذاری شده است
آرامگاه خواجه نصیر کجاست؟
خواجه نصیرالدین طوسی در ۱۸ ذیالحجه سال ۶۷۲ هجری قمری، در کاظمین عراق بدرود حیات گفت و در جوار حرم کاظمین (مزار امام هفتم و نهم شیعیان علیهالسلام) به خاک سپرده شد. بر سنگ مزار خواجه نصیر بنا به وصیت او، آیه ۱۸ از سوره کهف به چشم میخورد:
وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصید (و سگ آنها -به حالت پاسبانی- دو دست خویش بر دهانه غار گشوده بود)
نقل است زمانی که قبر خواجه نصیر را حفر میکردند، سردابی ظاهر شده و جسد خواجه را در آن سرداب دفن کردهاند. ماجرا زمانی عجیبتر شد که تاریخ تمام شدن سرداب که بر سنگی حکاکی شده بود را، مقارن روز تولد خواجه (یازدهم جمادى الاول سال ۵۹۷ هجری قمری) یافتند. میگویند «الناصر بالله خلیفه عباسى» این قبر را برای خود ساخت و پسرش برخلاف امر او، خلیفه را جای دیگر دفن کرد.
آدرس آرامگاه خواجه نصیر: عراق، شهر بغداد، محله کاظمین، شارع باب القبلة
زندگینامه خواجه نصیر
«محمد بن محمد بن حسن» معروف به «خواجه نصیرالدین طوسی» در یازدهم جمادى الاول سال ۵۹۷ هجری قمری در طوس متولد شد. اصالت خواجه به جهرود از توابع قم برمیگردد؛ اما از آنجایی که نیاکان او ساکن طوس شده و خواجه نصیر نیز در آنجا چشم به جهان گشود؛ به لقب «طوسی» محل زادگاهش، شهرت یافت.
«شیخ وجیهالدین محمد بن حسن» پدر خواجه نصیر، یکی از بزرگان و فقیهان امامیه و از محدثان طوس بود و از وی بهعنوان اولین استاد دانشمند طوسی، یاد میشود. تربیت خواجه در اوان کودکی با آموزش قرآن کریم آغاز شد و پس از آن، اقسام علوم ادبی، احادیث نبوی، آثار بزرگان دین، علم فقه و اصول و حدیث را نیز در محضر پدر آموخت. سپس به فراگیری مقدمات حکمت و منطق و علوم طبیعی در نزد دایی خود «نورالدین علی بن محمد شیعی» مشغول شد. تحصیل علوم ریاضى از جمله حساب، هندسه، جبر و موسیقى از دیگر موارد آموزشی بود که خواجه نصیر با شاگردی یکی از دوستان پدر به نام «کمالالدین محمد حاسب» از شاگردان «افضلالدین کاشانى» به آن دست یافت. «نصیرالدین عبدالله بن حمزه» دایی پدرش، از دیگر اساتید خواجه بود که علوم رجال، درایه و حدیث را به او آموخت و لباس عالمان بر وی پوشاند و به محمد طوسی لقب «نصیرالدین» اعطا کرد.
بنا به وصیت پدر و یک سال پس از وفات او، خواجه در هر مکانی عالمی یافت، به آنجا مسافرت کرد و در محضر اساتید بزرگ زمان خود، تلمذ و از علوم مختلف بهرهمند شد؛ در نهایت به مهد علم و ادب «نیشابور» رسید و اقامت گزید. نیشابور در آن روزگار، اهمیت علمی بسیاری داشت و شهر عالمان، راویان حدیث، فقها، حکیمان و طبیبان معرفی میشد. شاگردی خواجه در نیشابور، دریچههای دیگری از علوم مختلف را پیش رویش باز کرده و مرتبه علمی او را چنان بالا برد که نامش بر سر زبانها افتاد. طوسی در این شهر به دیدار «فریدالدین عطار نیشابوری» عارف و شاعر نامی قرن ششم و هفتم هجری رفت و به فراگیری کتبی چون «اشارات» و «قانون» ابوعلی سینا پرداخت.
خواجه نصیر در قلعه اسماعیلیان
عطش سیری ناپذیر محقق طوسی به کسب علم و دانش، او را به شهرهای دیگری چون ری، قم، اصفهان و حتی کشور عراق هم هدایت کرد و پس از گذراندن سطوح عالی، بهعنوان دانشمندی مشهور به وطن بازگشت؛ این روزگار خواجه اما، مصادف شد با حمله مغول به ایران که ویرانی فراوانی بههمراه داشت و مردمان بسیاری را به کام مرگ کشید. نصیرالدین طوسی نیز چون اندک مردم باقیمانده آن دیار، برای حفظ جان خویش ترک بلاد نیشابور گفت و در جستوجوی مکانی امن، راه بیابان در پیش گرفت. در این زمان مردی فاضل و دوستدار علم با نام «ناصرالدین عبدالرحیم بن ابى منصور محتشم» حاکم قلعه اسماعیلیان در قهستان خراسان که آوازه فضل و دانش طوسی را شنیده بود، وی را به آنجا دعوت کرد. خواجه نیز که قهستان را ایمنترین نقطه در خراسان دید، این دعوت را پذیرفت و بنا به روایتی در حدود سالهای ۶۱۹ تا ۶۲۴ هجری قمری، ساکن قلعه اسماعیلیان قهستان شد.
حضور خواجه نصیر در قلعه، بسیار از طرف ناصرالدین گرامی داشته و علاوه بر تکریم و احترام، زمینه تحقیق و مطالعه فراوانی نیز برای او فراهم آمد. اثر معروف «اخلاق ناصری» که در واقع ترجمهای آزاد از کتاب «تهذیب الاخلاق یا الطّهارة» ابن مسکویه رازى به زبان عربی است را، خواجه در این دوره و برای ناصرالدین به رشته تحریر درآورد. علاوه بر آن، طوسی در قهستان، چندین کتاب دیگر از جمله «الرسالة المعینیه» را در علم هیئت نوشت.
روایات مختلفی از حضور خواجه در قلاع اسماعیلیون در دست است که او را زندانی سیاسی معرفی میکند. یکی از معتبرترین آنها میگوید که اختلاف عقیده خواجه با اسماعیلیه و ظلم و ستم حاکمان آن به مردم، طوسی را به نوشتن نامهای به خلیفه عباسی در بغداد و درخواست کمک وا داشت. در جایی دیگر نقل شده که خواجه نصیر در مدح مستعصم خلیفه عباسی، قصیدهای نوشت و به بغداد فرستاد. در هر دو روایت آمده که خشم و بدگمانی حاکم قلعه از خبر نامه طوسی به بغداد، به بازداشت و حبس نصیرالدین منجر شده و او را به قلعه الموت در قزوین منتقل میکنند. با این وجود، علم بسیار این دانشمند سبب شد حاکم قلعه الموت نیز رفتار مناسبی را در پیش گرفته و زمینه تحقیقات و تالیفات بیشتری برای خواجه نصیر فراهم شود.
گفته میشود بین ۱۸ تا ۲۶ سال از عمر خواجه نصیر طوسی در قلعه اسماعیلیان سپری و کتابهای متعددی نیز در این زمان توسط او به رشته تحریر درآمد. علاوه بر کتاب روضه التسلیم و مطلوب المومنین؛ تولی و تبری که به دستور امام اسماعیلی الموت نوشت، «شرح اشارات ابن سینا» و «تحریر اقلیدس» از دیگر تالیفات خواجه در این دوره از زندگی است. در دومین یورش ویرانگر مغول در سال ۶۵۱ هجری قمری، زمانی که هلاکو خان مغول مامور سرکوبی قلعههای اسماعیلیان شد، حکام یکی پس از دیگری تسلیم مغول میشوند و در نهایت در سال ۶۵۴ هجری حکومت اسماعیلیه در ایران پایان میگیرد. در مقدمه کتاب «شرح اشارات ابنسینا» خواجه نصیر از روزگار خود در قلاع اسماعیلیه چنین مینویسد:
بیشتر این کتاب را در حال سختی نوشتم که سختتر از آن ممکن نباشد و اغلب آن را در روزگاری پریشانی فکر نگاشتم چنان که پریشانتر از آن پیدا نشود، بلکه در روزگاری که هر جزء آن ظرفی برای غصه و عذاب دردناک و ندامت و حسرت بود، زمانی نگذشت که دیدگانم اشک نریزد و دلم پریشان نباشد و زمانی برنیامد که دردهایم افزون نگردد و غمهایم دو چندان نشود و شاعر فارسی چه نیکو گفته است: بگردا گرد خود چندانکه بینم/ بلا انگشتری و من نگینم
خواجه نصیر در عصر مغول
نصیرالدین طوسی پس از تسلیم قلعههای اسماعیلیان، بدون هیچ انتخابی وارد دربار هلاکوخان شد و به عبارت بهتر هلاکو او را به خدمت خود درآورد. اندیشه ژرف، قدرت علمی و معرفت حکیمانه خواجه، به جان هلاکو نشست و حضورش، کشتار و ویرانی مغولان را به آبادانی و ارتقا فرهنگ و اصلاحات اجتماعی تغییر داد. برخی مورخان معتقدند که عزت و احترام خواجه در دربار ایلخانان مغول تا وزارت هلاکو پیش رفت و شاه، هیچ کاری را بدون مشورت نصیرالدین انجام نمیداد. ساخت رصدخانه مراغه و کتابخانهای در کنار آن و تهیه زیج ایلخانی، از مهمترین خدمات خواجه نصیر در این دوران است.
حدود ۱۳ سال از زندگی الطوسی در خدمت هلاکو ایلخان مغول سپری شد و پس از مرگ هلاکو در ۶۶۳ هجری قمری، سالهای آخر عمر را در سلطنت اباقاخان (حاکمی که به توصیه نصیرالدین بر تخت نشسته بود) در کرد. در طول همه این سالها، خواجه نصیر طوسی تلاش کرد که با بهرهگیری از نبوغ فکری و علمی خود و قدرت دستگاه ایلخانی، به اشاعه علم و فرهنگ و مذهب پرداخته، دانشمندان بسیاری را گرد هم آورد، شاگردان فراوانی را تربیت و کتابهای متعددی را تالیف کند. سرانجام در هجدهم ذیحجه سال ۶۷۲ هجری قمری، زمانی که محقق طوسی برای ساماندهی امور مالی اوقاف و دانشمندان و جمعآوری بقایای کتابهای تاراج رفته، رهسپار بغداد شده بود، چراغ عمرش رو به افول میگذارد. در واپسین لحظات زندگی وصیت میکند که او را از کنار امام موسی کاظم (ع) بیرون نبرند و در همان جا به خاک بسپارند.
خواجه نصیرالدین طوسی و هلاکو خان
هلاکو نوه چنگیزخان مغول، با براندازی قدرت اسماعیلیه، ایران را فتح و سلسله ایلخانان را تاسیس کرد. ویرانی و کشتار مغول در ایران پس از سقوط قلعه الموت و حاکمیت سلسله ایلخانان، به همت و تدبیر اندیشمندان ایرانی و در راس آنها خواجه نصیرالدین طوسی، به گسترش فرهنگ و توسعه علوم مختلف تبدیل شد. خواجه نصیر که در زمان فتح قلعه بههمراه رکنالدین خورشاه، تسلیم هلاکوخان شده بود، بهمنظور حفاظت از میراث این سرزمین و نجات ایرانیان، به خدمت و همراهی او درآمد.
مرتبه علمی و درایت خواجه طوس، همواره مورد احترام هلاکو قرار داشت و دانش نجومی وی نیز از دیگر مواردی بود که خان مغول به آن علاقه و اشتیاق نشان میداد. ازاینرو، هلاکوخان با پیشنهاد ساخت رصدخانه مراغه از سوی خواجه نصیرالدین طوسی موافقت کرد. خواجه او را متقاعد ساخته بود که با علم نجوم و رصد ستارگان، میتواند هلاکو را از اخبار آینده و طول عمر سلطان و نسل وی، مطلع سازد. عدهای نیز معتقدند ساخت رصدخانه بنا به امر و آرزوی «منگو قاآن» خاقان حکومت مغول و برادر هلاکو صورت گرفت. خاقان میخواست خواجه به نزدش رفته و بنای رصدخانه را بگذارد؛ اما هلاکو از این امر سر باز زده و تصمیم گرفت رصدخانه به نام او در مقر حکومتش «مراغه» ساخته شود. امری که در هفتمین سال حکومت هلاکوخان شکل گرفت و رصد ایلخانی بنا نهاده شد.
این امر مهم پس ازحمله هلاکوخان به بغداد انجام گرفت. بسیاری از مورخان شیعی بر این عقیدهاند که در فتح بغداد، خواجه نصیر تلاش بسیاری برای کاهش غارت مغولان، نجات جان عالمان و جلوگیری از کشتار مردم و نابودی کتابهای مهم در عراق انجام داد.
تاسیس رصدخانه و کتابخانه مراغه
هدف خواجه نصیر از پیشنهاد ساخت رصدخانهای در مراغه، علاوه بر گسترش علم نجوم، جمعآوری کتابها و تجمع دانشمندان آن زمان در یک محل و جلوگیری از نابودی فرهنگ و دانش و کشتار اندیشمندان ذکر شده است. به درخواست نصیرالدین، جمعی از دانشمندان علم ریاضی و نجوم از اطراف بلاد گرد هم آمدند و هلاکو نیز بودجه کافی را در اختیار خواجه قرار داد. بنای رصدخانه را در بالای تپه بلندی با نام «صدر داغی» در شمال غربی شهر مراغه و به سال ۶۵۶ هجری قمری آغاز کرده و تا قبل از وفات خواجه در سال ۶۷۲ هجری به سرانجام رساندند. خواجه نصیر معتقد بود برای ساخت این محل به ۳۰ سال زمان احتیاج است؛ اما به امر هلاکوخان و بواسطه عجلهای که در اتمام این بنا داشت، خان مغول ۱۲ سال برای ساخت رصدخانه به محقق طوسی فرصت داد. هلاکو در ۶۶۳ هجری قمری دار فانی را وداع گفت؛ ولی خواجه همه تلاشش را کرد که کار رصدخانه به نحو احسن به اتمام برسد.
ساخت رصدخانه بهمدت ۱۳ سال به طول انجامید و علاوه بر رصد ستارگان، به سازمان پژوهشی عظیمی برای تدریس و تحقیق شاخههای مختلف علومی چون ریاضیات، نجوم و علوم طبیعی مبدل شد. خواجه نصیر طوسی در نزدیک این رصدخانه اقدام به ساخت کتابخانه بزرگی کرد و به عقیده برخی مورخان، حدود ۴۰۰ هزار جلد کتاب را از اقصانقاط بلاد جمعآوری و برای استفاده و تحقیق در اختیار دانشمندان و پژوهشگران آن زمان قرار داد. این کتابهای مهم از زبانهای چینی، مغولی، سنسکریت، آشوری و عربی به فارسی ترجمه و در دسترس دانشمندان و دانشجویان قرار میگرفت. علاوه بر آن در کنار رصدخانه و کتابخانه مراغه، مدرسه علمیهای برای استفاده طلاب دانشجو و سرای عالی برای خواجه و منجمین نیز ساخته بودند. «زیج ایلخانی» دیگر دستاورد مهم نصیرالدین طوسی در این دوران به حساب میآید که بر اساس رصدهای انجام شده در رصدخانه تدوین کرده است.
آثار خواجه نصیر
با وجود روزگار سختی که خواجه نصیر در حصر و زندگی اجباری در قلعههای اسماعیلیان داشت، کتابها و رسالههای علمی بسیاری را در زمینههای مختلف تالیف یا ترجمه کرد. آثار خواجه نصیر در علومی چون اخلاق، منطق، فلسفه، کلام، ریاضیات و نجوم، همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده و از جمله تالیفات ارزشمند و نفیس از آن یاد میشود. تعداد این آثار را بیش از ۱۸۴ عنوان ذکر کردهاند که بیشتر آنها به زبان عربی و تنها ۲۵ درصد از آن به فارسی نوشته شده است. با تعدادی از مهمترین و مشهورترین کتابهای خواجه نصیر در ادامه بیشتر آشنا خواهید شد.
اخلاق ناصری
اخلاق ناصری قدیمیترین اثر در دسترس محقق طوسی ذکر میشود که در سال ۶۳۳ هجری قمری و به خواست ناصرالدین محتشم به نگارش درآمد. این کتاب از مهمترین آثار در باب حکمت عملی بوده و خواجه نصیر آن را در ارتباط با اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی تالیف و ترجمه کرد. خواجه بخشهایی از کتاب را از اثر مهم «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق» نوشته ابوعلی مسکویه از عربی به فارسی ترجمه و بخشهایی را نیز خود به آن افزوده است. بعدها خواجه نصیر خلاصهای از این اثر را نیز با عنوان «اوصاف الاشراف» تالیف کرد. اخلاق ناصری رایجترین کتاب اخلاقی بین مسلمانان هند و ایران معرفی میشود که از سال ۱۲۶۹ قمری بارها در ایران و هند به چاپ رسید. یکی از نسخ خطی این کتاب نیز، در کتابخانه ملی ایران قرار دارد.
اساس الاقتباس
اساس الاقتباس از مهمترین آثار خواجه نصیرالدین طوسی است که در زمینه منطق و به نثر روان فارسی، به رشته تحریر درآمده است. خواجه در این اثر فنی و تحقیقی، به شرح مباحث علم منطق بر اساس نظرات پیشینیان و آرا و اندیشههای شخصی خود میپردازد. اهمیت این کتاب را چنان ذکر کردهاند که پس از منطق شفا اثر مهم ابن سینا و شرح ابن رشد بر منطق ارسطو، مهمترین و بزرگترین کتاب در حوزه منطق معرفی میشود. این کتاب به گواه برخی نسخ خطی، در سال ۶۴۲ هجری قمری تالیف و برای نخستین بار در سال ۱۳۲۶ شمسی و به تصحیح محمدتقی مدرس رضوی به چاپ رسید.
شرح الاشارات و التنبیهاتِ ابوعلی سینا
شرح اشارات خواجه یکی از مهمترین و مشهورترین شروحی است که بر اشارات ابن سینا و به زبان عربی به رشته تحریر درآمد. بسیاری بر این عقیدهاند که این تالیف محقق طوسی، موجب احیای فلسفه در آن عصر شد. خواجه در این اثر و در دفاع از شیخالرئیس، نقدی بر شرح امام فخر رازی داشت و به بسیاری از نقضهای اشتباه او پاسخ داد. با این وجود از فخر رازی بهعنوان شارح فاضل یاد کرده و هرگز از دایره ادب بیرون نرفته است.
تجرید الاعتقاد
تجرید الاعتقاد که به تجرید الکلام نیز شهرت دارد، اثر دیگری به زبان عربی و در علم کلام است و رویکردی فلسفی دارد. خواجه نصیر در این کتاب به توضیح و اثبات عقاید امامیه (شیعه اثنی عشری) پرداخته و اثری تالیف کرده که بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار در علم کلام از آن نام برده میشود.
تحریر اصول اقلیدس
اصول اقلیدس را خواجه نصیر در ۶۴۶ هجری قمری بازنویسی کرد و این اثر به تحریر اصول اقلیدس شهرت یافت. این کتاب را مهمترین اثر در ریاضیات دوره اسلامی معرفی میکنند.
زیج ایلخانی
زیج ایلخانی از آثار خواجه در علم نجوم است که بر اساس رصدهایی که در رصدخانه مراغه انجام داده، در سال ۶۷۰ هجری به رشته تحریر درآمد. اثری که از اعتبار بسیاری برخوردار بوده و حدود ۳۰۰ سال پس از
مرگ خواجه نصیر، در ۱۳۵۶ میلادی ترجمه و در اروپا منتشر شد. قدیمیترین نسخه این اثر در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود
اشعار خواجه نصیر
شخصیت ادبی خواجه نصیرالدین طوسی در سایه قدرت علمی این دانشمند برجسته جهان اسلام قرار گرفته و کمتر از آن سخن گفتهاند. از طرفی میراث ادبی به جا مانده از خواجه، بهدلایل مختلف از بین رفته و اشعار اندکی از او باقی مانده است. «مِعیار الأشعار» یکی از مهمترین آثار ادبی محقق طوسی، در نقد شعر و علم عروض معرفی میشود. توجه و علاقه خواجه به قالب رباعی و مضامین فلسفی، عرفانی و اخلاقی، چون بسیاری از دیگر شاعران آن روزگار، از دیگر موارد قابلتوجه در این حوزه است. تعدادی از این رباعیات را در ادامه بخوانید:
هر چند همه هستی خود میدانیم
چون کار به ذات میرسد حیرانیم
بالجمله به دوک پیرزن میمانیم
سررشته به دست ما و ما حیرانیم
*****
لذّات دنیوی همه هیچ است نزد من
در خاطر از تغییر آن هیچ ترس نیست
روز تنعّم و شب عیش و طرب مرا
غیر از شب مطالعه و روز درس نیست
*****
گفتم که دلم ز علـم محروم نشد
کـم ماند ز اسـرار که مفهوم نشد
اکنون که بچشم عقل در مینگرم
معلـوم شـد که هیچ معلـوم نشد
*****
افسوس که آنچه بُردهام؛ باختنی ست
بشناختهها تمام نشناختنی ست
برداشتهام هرآنچه باید بگذاشت
بگذاشتهام هرآنچه برداشتنی ست
*****
آنان که در این دیرِ فنا میآیند
بس جایگهی نیست؛ کجا میآیند
کو آن که خبر دهد به ناآمدگان
کآنها همه رفتند؛ چرا میآیند