هلال احمر دوره احمدشاهی!
می سال ۱۸۲۸ میلادی «ژان هانری دونان» به دنیا آمد و در زندگیاش همت و رأفت آدمیان را به یاری طلبید و سازمانی را بنیان نهاد که آوازهاش جهانی شد؛ «صلیب سرخ و هلالاحمر» بزرگترین نهاد بشردوستانه دنیاست.
وی سوئیسی بود و پولدار و یکبار در سفری تجاری در اروپا دید که جنگها چه بلایی بر سر آدمها میآورند؛ دید که زخمیها مردند؛ درحالیکه با مراقبتهای پزشکی ساده نجات مییافتند. این شد که «دونان» کتابی نوشت و شرح وقایع داد و پیشنهاد کرد که یک نهاد امدادی برای کمک در جنگها و بلایای طبیعی تأسیس شود و البته برای این کار لازم بود کشورها بیطرفی خدمات پزشکی در نبردها را به رسمیت بشناسند و امنیت پزشکان در جنگها را تأمین کنند.
پیشنهاد «دونان» و پیگیریهایش موجب شد در سال ۱۸۶۳ نخستین کنفرانس بینالمللی ژنو برای تشکیل یک سازمان جهانی امدادی و خیریه با حضور نمایندگان ۱۶ کشور دنیا برپا شود. سال بعد نیز قرارداد ژنو برای تأسیس نهاد صلیب سرخ امضا شد و کار شروع شد. تا سال ۱۹۶۳ در ۸۸ کشور جمعیتهای ملی صلیب سرخ فعال شده بود و امروزه بیش از ۱۳۰ کشور نهاد صلیب سرخ یا هلالاحمر دارند با بیش از ۲۵۰ میلیون عضو در سراسر جهان. زادروز «دونان» نیز به پاس ایده درخشانش شد روز جهانی صلیب سرخ و هلالاحمر.
در ایران، داستان هلالاحمر از کی شروع شده باشد، خوب است؟ خیلیها نمیدانند ولی از زمان ناصرالدین قاجار که در سال ۱۸۷۴ میلادی کنوانسیون صلیب سرخ ژنو را پذیرفت.
از تَق و لَق تا سوءاستفاده!
ناصرالدین برای تشکیل صلیب سرخ در ایران کاری نکرد؛ فقط قرارداد آن را پذیرفته بود! مظفرالدین و پسرش نیز همینطوری روزگار گذراندند تا اینکه بالاخره در عهد احمدشاهی پس از وقوع زلزله پرتلفات بجنورد، دکتر «امیرخان امیراعلم» پزشک و سیاستمدار معروف که آنسالها مدیر بهداری استان خراسان بود، جمعیت شیر و خورشید سرخ را در سال ۱۳۰۱ شمسی تأسیس کرد و نشان آن را هم در کمیته بینالمللی صلیب سرخ ثبت کرد. کشور عثمانی و همچنین کشورهای عربی و اسلامی نیز به جای صلیب از نماد هلال استفاده میکردند.
در ایران در بدو تأسیس شیر و خورشید سرخ یک اساسنامه در ۱۰ فصل نوشتند و کارها به روال دوره قاجار تَق و لَق پیش رفت و در دوره پهلوی اول هم همینطور بود. در دوره پهلوی دوم نیز شیر و خورشید سرخ را دادند به شمس پهلوی خواهر محمدرضا که نمایشی مضحک درست کرد تا جایی که «اسدالله عَلَم» وزیر دربار پهلوی در خاطراتش نوشته نمیتوانسته به شمس پهلوی حالی کند که «همه کار با رنگ و روغن و ظاهرسازی درست نمیشود»! و «حسین فردوست» ارتشبد دوره پهلوی درباره مفاسد مالی آن نوشته: «شمس نیز مانند سایر خواهران و برادران محمدرضا، رئیس دهها سازمان خیریه و غیره بود که مراکز سوءاستفاده بودند. از جمله ریاست عالیه شیر و خورشید سرخ با شمس بود که از مراکز سوءاستفاده بودند».
عاقبت کار چه شد
پس از انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۵۹ شمسی اساسنامه جدیدی برای هلالاحمر ایران تصویب شد تا فعالیت این نهاد به روال عادی بازگردد و به جای آنکه نهادی دولتی باشد، نهادی مردمی و متکی به فعالیتها و حمایتهای داوطلبانه باشد. در دهه ۶۰ و همزمان با جنگ تحمیلی نیز روحیه جهادی ایرانیها به کمک هلالاحمر آمد و فعالیت این نهاد داوطلبانه در سراسر ایران و در مناطق دورافتاده گسترش یافت.
پس از جنگ تحمیلی، فعالیتهای آموزشی و امکانات فنی هلالاحمر افزایش یافت و بهتدریج به نهادی موثر و کارآمد برای امدادرسانی در حوادث طبیعی تبدیل شد. در همه این سال نیز در حوادث طبیعی از زلزله رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹ گرفته تا زلزله بم در سال ۱۳۸۲ و سیل سراسری در سال ۱۳۹۸ هلالاحمر پای ثابت امدادرسانی بوده است؛ در حادثه سیل، اعضای داوطلب هلالاحمر در ۳۸۰۰ شهر و روستا به ۶۳۰ هزار نفر امدادرسانی کردند. عاقبت کار هم اینکه حالا هلالاحمر در ۹۹ سالگی بزرگ نیروی امدادی ایران شده است؛ بیش از ۲ میلیون عضو داوطلب و ۳۵۰ هزار عضو فعال دارد و ۵۷۰ پایگاه امداد و نجات در سراسر ایران.