بابانوئل کیست؟
بابانوئل شخصیتی است که از لحاظ تاریخی در آسیا زاده شد، با افسانههای اروپایی شاخوبرگ پیدا کرد و در آمریکا بهشکل امروزین خود رسید؛ ازاینرو، بابانوئل شخصیتی جهانی و محبوب است.
بابانوئل یا «سانتا کلاز» (Santa Claus) شخصیتی افسانهای است که در فرهنگ مسیحی غربی ریشه دارد. گفته میشود این شخصیت افسانهای در شب کریسمس سوار سورتمهای میشود که گوزنهای شمالی آن را میکشند؛ سپس پروازکنان به خانهها میآید و با کمک کوتولههای همراهش، برای بچهها هدیه و اسباببازی میآورد. در این مقاله، ریشههای تاریخی و داستانی این شخصیت افسانهای و روند شکلگیری تصویر امروزی بابانوئل را مرور میکنیم.
افسانه بابانوئل
افسانه بابانوئل یا سانتا کلاز در شخصیتهای حقیقی و داستانی متعددی در فرهنگهای مختلف ریشه دارد. در این بخش عمدهترین شخصیتها و افسانههایی را مرور میکنیم که موجب شکلگیری افسانه بابانوئل شدند.
نیکلاس قدیس (Saint Nicholas)
یکی از شخصیتهای تاریخی مشهور که بهعنوان ریشه افسانه بابانوئل معرفی میشود، «نیکلاس قدیس»، راهب مسیحی یونانی است که در قرن چهارم میلادی، در شهر «میرا» (Myra) یا شهر «دمره» (Demre) در ترکیه کنونی میزیست. نیکلاس بهخاطر هدایای سخاوتمندانهای شهرت داشت که به فقیران میداد. یک مورد مشهور از سخاوتمندی وی، این بود که جهیزیه سه دختر یک زاهد مسیحی را که فقیر شده بودند، متقبل شد.
نیکلاس از همان سنین جوانی بسیار دیندار بود و تمام عمر خود را وقف مسیحیت کرد. در اروپای قارهای، بهطور دقیقتر در هلند، بلژیک، اتریش، جمهوری چک و آلمان، او را معمولا بهشکل راهبی ریشدار نمایش میدهند.
در سال ۱۰۵۴ میلادی، مسیحیت به دو شاخه مسیحیت کاتولیک و مسیحیت ارتدکس یونانی تقسیم شد. در سال ۱۰۸۷ میلادی نیز سلجوقیان، ساکنان مسیحی یونانی شهر میرا را تابع خود کردند. در آن زمان، گروهی از بازرگانان شهر ایتالیایی «باری» (Bari)، استخوانهای نیکلاس را از تابوت وی در کلیسای یونانی شهر میرا برداشتند.
با وجود اعتراض راهبان میرا، بازرگانان استخوانهای نیکلاس قدیس را برداشتند و آنها را در جایی دفن کردند که امروزه به «باسیلیکای نیکلاس قدیس» (Basilica di San Nicola) معروف است. بازرگانان باری تنها نیمی از استخوانها را برداشتند و تکههای کوچکتر در همان تابوت کلیسای میرا باقی ماند.
استخوانهای باقیمانده را نیز دریانوردان ونیزی در زمان جنگ صلیبی اول از میرا برداشتند و به ونیز بردند. این استخوانها اکنون در کلیسای «سن نیکولوی لیدو» (San Nicolo al Lido) در ونیز نگهداری میشوند. تابوت تخریبشده نیکلاس قدیس همچنان در کلیسایی به همین نام در میرا قابلمشاهده است. نیکلاس قدیس علاوه بر اینکه قدیس حامی پیشهها و صنفهای مختلف است، قدیس حامی شهرهای آمستردام و مسکو نیز محسوب میشود.
در قرونوسطا، در شامگاه روز پیش از ششم دسامبر، به افتخار نیکلاس قدیس، به کودکان هدیه میدادند. روز هدیه دادن به کودکان در دوران اصلاحات پروتستانی، به روز بیست و چهارم و بیست و پنجم دسامبر منتقل شد. «مارتین لوتر» (Martin Luther) رسم هدیه دادن به کودکان در کریسمس را رواج داد؛ چون میخواست بهجای بزرگداشت قدیسان، توجهها را بهسمت خود مسیح ببرد.
مارتین لوتر در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی حتی میخواست مسیح را حامل هدایا معرفی کند؛ اما نیکلاس بهعنوان حامل هدایا میان مردم جا افتاده بود؛ بدینترتیب، نیکلاس قدیس بهصورت مردی افسانهای که آورنده هدایا است، در سدههای بعد در میان مردمان جاودان ماند.
پدر کریسمس (Father Christmas)
«پدر کریسمس» تجسم انسانی کریسمس در فرهنگ عامه انگلیسی است. امروزه پدر کریسمس بهعنوان هدیهآورنده کریسمس و معادل بابانوئل در نظر گرفته میشود. قدمت پدر کریسمس به قرن ۱۶ انگلستان، زمان حکومت «هنری هشتم» (Henry VIII) میرسد. در آن زمان، پدر کریسمس بهشکل مرد بزرگی با ردای خزدار سبز یا سرخ تصویر شد.
پدر کریسمس نمودی از شور و اشتیاق فرا رسیدن کریسمس بود که با آوردن صلح، لذت، خوراک خوب و عیشونوش همراه میشد. از آنجا که دیگر در انگلستان روز بزرگداشت نیکلاس قدیس در ۶ دسامبر برگزار نمیشد، جشن پدر کریسمس به ۲۵ دسامبر انتقال یافت تا با روز کریسمس مصادف شود.
نمودهای فیزیکی پدر کریسمس متغیر بود؛ در تصویرگری که از وی از روی داستان «سرود کریسمس» (A Christmas Carol) اثر «چارلز دیکنز» (Charles Dickens) شد، او بهشکل مرد بزرگ خوشمشربی با ژاکت سبز خزدار به نمایش درآمد که در میان خیابانهای شلوغ لندن راه میرود و در صبح کریسمس، نوید آمدن کریسمس را به مردم شادمان میدهد.
سینترکلاس (Sinterklaas)
در هلند و بلژیک، شخصیتی مشابه بابانوئل و ترکیبی از نیکلاس قدیس و و پدر کریسمس وجود دارد که «سینترکلاس» نامیده میشود. در زبان هلندی به او «مرد کریسمس» (de Kerstman) و در زبان فرانسوی به وی «پدر کریسمس» (Pere Noel) میگویند. نزد کودکان هلندی، این سینترکلاس است که در ماه دسامبر برایشان هدیه میآورد.
۳۶ درصد از هلندیها همچنان شب قبل یا همان روز ۶ دسامبر را برای هدیه دادن انتخاب میکنند. تنها ۲۱ درصد از هلندیها در روز کریسمس، ۲۵ دسامبر، هدیه میدهند. ۲۶ درصد هلندیها نیز در هر دو روز هدایایی تدارک میبینند. در بلژیک، روز ۶ دسامبر مخصوص هدیه دادن به کودکان است؛ اما در روز کریسمس همه سنین میتوانند هدیه بگیرند.
زسینترکلاس دستیارانی دارد که «پیتر سیاه» (Zwarte Piet) (در هلندی) یا «پدر تازیانه» (Pere Fouettard) (در فرانسوی) نامیده میشوند. از پیتر سیاه اولینبار در کتابی هلندی به سال ۱۸۵۰ میلادی سخن به میان آمد. پدر تازیانه نیز شخصیتی در کنار بابانوئل است که در روز نیکلاس قدیس، بچههای بد را تنبیه میکند. پدر تازیانه در منطقه فرانسویزبان سوئیس نیز همراه بابانوئل میآید.
افسانههای ژرمنی
مردمان ژرمن شمال اروپا قبل از مسیحی شدن، جشن میانه زمستانی داشتند که «یول» (Yule) نامیده میشد. با مسیحی شدن این مردمان، جشن یول با جشن کریسمس در هم ادغام شدند. در طول جشن میانه زمستان، رویدادهای شبحوار و فراطبیعی رخ میداد؛ مثلا شکارچیان یخزده مرگآور سوار بر اسب میآمدند و با خود طوفان و قحطی میآوردند. رهبر این شکارچیان معمولا بهشکل خدای «اودین» (Odin) با ریش بلند تصویر میشود.
نقش اودین در جشن یول از بسیاری جهات بر تصوری که از بابانوئل وجود دارد تاثیر گذاشته است؛ از جمله این تاثیرات میتوان به ریش بلند سفید و راندن اسب خاکستری در شب یا گوزن شمالی در سنت آمریکای شمالی اشاره کرد.
پیدایش بابانوئل یا پدر کریسمس در روز ۲۵ دسامبر بسیار متاثر از اودین است. اودین هم شخصیت پیری با کلاه و ردا و ریش سفید در شمال بود که در میانه زمستان سوار بر اسب هشتپایش نزد مردم میآمد و هدیه میآورد. اودین در شخصیت بابانوئل پیدایش یافت و نقش عمدهای در ایام کریسمس ایفا کرد. بدینترتیب، شخصیت بابانوئل را میتوان ترکیبی از شخصیت تاریخی نیکلاس قدیس بهعلاوه شخصیتهای افسانهای نظیر پدر کریسمس در فرهنگ عامه انگلیسی و اودین در اسطورههای مردمان ژرمن در نظر گرفت.
بابانوئل از کجا آمده است؟
نام بابانوئل یا سانتا کلاز اولینبار در آمریکا در سال ۱۷۷۳ میلادی استفاده شد. در آن زمان، تصور انگلیسی و هلندی از پیرمرد آورنده هدایا بیشازپیش در هم ادغام شد؛ بهطوری که در کتاب «تاریخ نیویورک» (History of New York) نوشته «واشینگتن اروینگ» (Washington Irving) در سال ۱۸۰۹، سینترکلاس هلندی به سانتا کلاز تبدیل شد.
در اوایل قرن نوزدهم میلادی، پوشش مذهبی بابانوئل کنار رفت و بهشکل دریانورد هلندی چاقی همراه با پیپ و ژاکت زمستانه سبزرنگ تصویر شد. واشینگتن اروینگ در واقع در کتاب تاریخ نیویورک میخواست فرهنگ هلندیهای نیویورک را به سخره بگیرد و تصویری که از سینترکلاس ساخت، ابداع خودش بود.
جشنهای کریسمس در اواخر قرن هجدهم و اوایل نوزدهم بهانهای شده بود برای افرادی که میخواستند به خانهها وارد شوند. آنها در خانهها را میزدند و به زور وارد خانه میشدند؛ به همین دلیل، جریانی توسط بازرگانان ردهبالا و پاکدامنان مسیحی شکل گرفت تا از شدت این جشنها بکاهند. ابداع و استهزای اروینگ در راستای همان جریان برای کم کردن شور کریسمس بود.
قرن نوزدهم
در سال ۱۸۲۱ میلادی، کتاب «هدیه سال نو برای کوچولوهای پنج تا ۱۲ ساله» (A New-year’s present, to the little ones from five to twelve) در نیویورک منتشر شد. در کتاب شعری وجود داشت که بابانوئل را در سورتمهای توصیف میکرد که گوزنها آن را میکشیدند و برای بچهها هدیه میآورد. شعرهایی ازایندست در دهه ۱۸۲۰ که بابانوئل را توصیف میکردند، در تثبیت تصور همگانی از این شخصیت نقش داشتند.
بابانوئل مرد چاق و بانشاطی توصیف شد که وقتی میخندید، مثل ژله میلرزید و موجب شادی مردم میشد؛ بااینحال، سورتمه مینیاتوری و گوزنهای کوچکی که برایش تصویر میکردند، نشان میداد که از لحاظ فیزیکی سنگین نیست. توصیفی که از بابانوئل شد آنقدر دقیق بود که حتی گوزنهایش را نیز نامگذاری کردند.
مراسم مربوط به بابانوئل در اواسط قرن نوزدهم شکل گرفت؛ مقالهای در مجلهای در سال ۱۸۵۳ رسم آمریکایی کریسمس را توصیف کرد که در آن، بچهها در شب کریسمس جورابها یا ساکهایی بهشکل جوراب را آویزان میکردند تا «شخصیتی افسانهای» آنها را پر کند.
با گذر زمان، تصویر بزرگتر و سنگینتری از بابانوئل ارائه شد. «توماس نست» (Thomas Nast)، کاریکاتوریست آمریکایی، یکی از نخستین هنرمندانی بود که تصویر مدرن از بابانوئل را در سوم ژانویه سال ۱۸۶۳ در مجله «هارپرز ویکلی» (Harper’s Weekly) جاودانه کرد.
توماس نست بابانوئل را در پوشش پرچم آمریکا تصویر کرد که عروسکی به نام «جف» (Jeff) به دست دارد. نام جف مخفف «جفرسون دیویس» (Jefferson Davis)، رئیسجمهوری ایالات موتلفه آمریکا در زمان جنگ داخلی آمریکا بود. در طراحی توماس نست، بابانوئل درون سورتمهای است که توسط گوزنهای شمالی کشیده میشود.
از اواسط قرن نوزدهم، نویسندگان آمریکایی این ایده را پروراندند که برای بابانوئل، همسری نیز خلق کنند. در سال ۱۸۸۹، شاعری به نام «کاترین لی بیتس» (Katharine Lee Bates) شخصیتی به نام «خانم کلاز» (Mrs. Claus) را در شعری به شهرت رساند. بعدها، ترانهای به نام «خانم سانتاکلاز» (Mrs. Santa Claus) در سال ۱۹۵۶ و کتاب کودکانهای با عنوان «چگونه خانم سانتاکلاز کریسمس را نجات داد» (How Mrs. Santa Claus Saved Christmas) در سال ۱۹۶۳ در تثبیت و شناخته شدن این شخصیت در آمریکا تاثیرگذار بودند.
قرن بیستم
در قرن بیستم نیز نشر کتابها، طراحیها و داستانپردازیها درباره بابانوئل تداوم یافت. بابانوئل را بهصورت شخصیتی نشان دادند که وقتی با رنج و بینوایی بچهها مواجه میشود، راهی برای خوشحال کردن ایشان مییابد و در نهایت اسباببازی هدیه اصلی وی میشود. در تصاویری، بابانوئل را در حال ساختن اسباببازی نشان دادند. بابانوئل در ابتدای قرن بیستم به «تواناترین و وفادارترین دوست بچهها» تبدیل شد.
در دهه ۱۹۳۰، شرکت کوکاکولا (The Coca-Cola Company) در تبلیغات کریسمس خود از تصویر بابانوئل استفاده کرد. این اقدام باعث این تصور اشتباه میان مردم شد که شرکت کوکاکولا خالق بابانوئل است و بابانوئل برای تبلیغ کوکاکولا قرمز و سفید میپوشد؛ اما پیش از آن، بابانوئل در سالهای نخستین قرن بیستم، در مجله طنز «پاک» (Puck) با پوشش قرمز و سفید به تصویر کشیده شده بود. در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، شرکت پپسی-کولا (Pepsi-Cola) نیز از تصاویر بابانوئل برای تبلیغات خود استفاده کرد.
سازمانهای خیریهای نظیر «سپاه رستگاری» (Salvation Army) نقش مهمی در تبدیل بابانوئل به شخصیتی خیرخواه و مشتاق به امور خیریه و انساندوستانه ایفا کردند. خیلی از داوطلبان جمعآوری کمکهای خیریه، لباس بابانوئل میپوشیدند.
عنصر دیگری که به تصویر بابانوئل اضافه شد، «رودولف بینی قرمزه» (Rudolph the Red-Nosed Reindeer) بود؛ گوزن شمالی پیشروی دسته گوزنهای سورتمه بابانوئل که در سال ۱۹۳۹ خلق و در سال ۱۹۴۹ طی ترانههایی ماندگار شد.
بنابراین میتوان گفت با آنکه افسانه بابانوئل در اروپا و آسیا ریشه دارد، در آمریکا شاخ و برگ پیدا کرد و تصویری که امروزه از بابانوئل داریم، از آمریکا آمده است.
زادگاه بابانوئل
اگر بابانوئل را از لحاظ تاریخی، تبلور امروزین نیکلاس قدیس در نظر بگیریم، آنگاه زادگاه او را باید همان زادگاه نیکلاس قدیس معرفی کنیم؛ یعنی زادگاه او منطقه پاتارا (Patara) در جنوب ترکیه کنونی، نزدیک شهر میرا است. با این حال، تصور امروزین از بابانوئل زاده تخیل نویسندگان آمریکایی است؛ بنابراین از لحاظ خیالی، میتوان آمریکا را زادگاه بابانوئل در نظر گرفت. طبق روایتهایی که از بابانوئل وجود دارد، این شخصیت نه در آسیا و نه در آمریکا زندگی میکند؛ باید در مناطق شمالگان (نزدیک قطب شمال) دنبال محل زندگی بابانوئل گشت.
محل زندگی بابانوئل
در سنت آمریکای شمالی (ایالات متحده و کانادا)، بابانوئل در قطب شمال زندگی میکند. احتمالا محل زندگی بابانوئل نیز ساخته و پرداخته توماس نست بوده است. توماس نست در ۲۹ دسامبر سال ۱۸۶۶ مجموعه طراحیهایی از بابانوئل در مجله هارپرز منتشر کرد که شامل زیرنویسی با این عنوان بود: «دهکده بابانوئل، قطب شمال» (Santa Claussville, N.P).
دهکده بابانوئل همان جایی است که خانه بابانوئل قرار دارد و کوتولهها و دیگر دستیارانش پیرامون خانه زندگی میکنند و در درست کردن اسباببازیها به او کمک میکنند.
در مجموعه تصاویر رنگی که توماس نست در سال ۱۸۶۹ از بابانوئل منتشر کرد، شعری هم نوشته شد که در آن میگفت خانه بابانوئل «نزدیک قطب شمال، در یخ و برف» بود. از دهه ۱۸۷۰ دیگر این تصور شکل گرفت که بابانوئل در قطب شمال زندگی میکند.
در سنت آمریکای شمالی، بابانوئل در قطب شمال و در قلمروی کانادا و در استان «کبک» (Quebec) زندگی میکند. در ۲۳ دسامبر سال ۲۰۰۸، «جیسن کنی» (Jason Kenney)، وزیر تابعیت، مهاجرت و چندفرهنگی کانادا بهصورت رسمی شهروندی کانادا را به بابانوئل داد و در یک بیانیه رسمی گفت:
دولت کانادا در شب کریسمس بهترینها را برای بابانوئل آرزو میکند. بابانوئل بداند که بهعنوان یک شهروند کانادایی، او میتواند بهصورت خودکار پس از آنکه سفرش به دور دنیا پایان یافت، به کانادا برگردد.
شهری به نام «نورث پول» (North Pole) نیز در ایالت آلاسکای آمریکا وجود دارد که در آنجا یک جاذبه گردشگری به نام «خانه بابانوئل» (Santa Claus House) برقرار کردهاند.
کشورهای «نوردیک» (Nordic)، یعنی کشورهای اسکاندیناوی بهعلاوه ایسلند، ادعا میکنند که بابانوئل در آن قلمرو اقامت دارد. در نروژ، ادعا میشود که بابانوئل در منطقه «دراباک» (Drobak) زندگی میکند. در دانمارک میگویند که او در گرینلند، نزدیک «اوماناک» (Uummannaq) سکونت دارد.
در سوئد، شهر «مورا» (Mora) پارکی به نام «جهان بابانوئل» (Tomteland) دارد. یک پایانه ملی پستی در نزدیکی «استکهلم» (Stockholm) سوئد، نامههایی که بچهها برای بابانوئل نوشتهاند را میپذیرد. منطقه «کورواتونتوری» (Korvatunturi) در فنلاند نیز مدتها است که بهعنوان خانه بابانوئل شناخته میشود. همچنین در شهر «رووانیمی» (Rovaniemi) فنلاند دو پارک با عنوان «دهکده بابانوئل» (Santa Claus Village) و «پارک بابانوئل» (Santa Park) وجود دارد.
بابانوئل و کوتوله ها
پریهای کریسمس موجودات کوچک کوتولهمانندی با گوشهای نوکتیز هستند. کوتولهها با بابانوئل (یا پدر کریسمس) زندگی و در کارگاه به وی کمک میکنند. کوتولهها اغلب موجوداتی جاودان در نظر گرفته میشوند و آنها را با ظاهری جوان تصویر میکنند. کوتولهها قدرت تاثیرگذاری بر آنچه بچهها میبینند، انجام میدهند و تجربه میکنند را دارند؛ اینچنینی است که آنها کارگاه بابانوئل را از دید انسانهای عادی مخفی نگاه میدارند.
تاریخ کوتولهها یا پریهای کریسمس در فرهنگ عامه ژرمنی، اسکاندیناوی و بریتانیایی ریشه دارد. در سنت ژرمنی، پریها موجودات نورانی و بهشتی بودند. بعدها، آنها در زیر زمین، جنگلها، چشمهها و چاهها سکنی گزیدند.
در فرهنگ اسکاندیناوی، پریها کوتولههای خانگی با قدرتهای جادویی بودند که از خانه در برابر نیروهای پلید محافظت میکردند. آنها همچنین قدرتهای جادویی خود را برای اذیت کردن انسانهای بد بهکار میبردند.
نویسندگان اسکاندیناویایی میانه سده هجدهم میلادی، نقش پررنگی در شکلگیری تصویر کوتولهها داشتند. آنها کوتولهها را پریهای پرشوری تصویر کردند که به بابانوئل کمک میکردند. به مرور، آنها از کوتولههای خانگی به پریهای کریسمس تبدیل شدند.
تصویر کوتولههای کریسمس با آن گوشهای نوکتیز و کلاه شبیه بابانوئل، اولینبار روی طرح جلد مجلهای آمریکایی در سال ۱۸۷۳ میلادی نقش بست و معروف شد.
از وظایف کوتولههای کریسمس، میتوان به این موارد اشاره کرد:
- مراقبت از گوزنهای بابانوئل
- اطمینان از سالم بودن سورتمه بابانوئل
- کمک به بابانوئل برای تنظیم فهرست کودکان خوب و بد
- درست کردن اسباببازی و قرار دادنشان در سورتمه بابانوئل
- نظاره کردن رفتار بچهها و دادن گزارش آن به بابانوئل
امروزه جشن کریسمس و شخصیتهای مربوط به آن مثل بابانوئل، در میان ایرانیان نیز مورد توجه قرار میگیرد. نظر شما درباره این شخصیت افسانهای چیست؟