/ بلاگ / 11 مورد از عجیب ترین مشاغل گذشته

11 مورد از عجیب ترین مشاغل گذشته

21 فروردین 1403 0
364بازدید

در طول تاریخ مشاغل عجیب زیادی وجود داشته‌اند، اما قطعاً برخی از آن‌ها از بقیه عجیب‌تر بودند. با تغییر فناوری‌ها و عوض شدن هنجار‌های اجتماعی، مشاغل عجیب پیشتاز بسیاری از فرهنگ‌ها تغییر کردند. این تفاوت تا چه حد بوده و چه مشاغل عجیبی در گذشته‌های دور ضروری تشخیص داده شدند؟ در این مطلب درباره‌ی ۱۱ شغل عجیب از گذشته می‌خوانید که برخی از آن‌ها هنوز وجود دارند!

۱. زینتگر‌

‌می‌توان گفت زینتگر‌ها همان آرایشگران اولیه هستند. با این حال این افراد به جای دریافت دستمزد مانند آرایشگران امروزی، برده‌ی صاحبان خود بودند. این زنان وظیفه داشتند ظاهر صاحبان‌شان را در جامعه‌ی رومی به ویژه میان اشراف، آراسته و قابل‌عرضه نشان دهند. اگرچه امروزه این شغل به مهارت قابل‌توجهی نیاز دارد، در گذشته حتی به مهارت بیشتری برای انجام آن نیاز بود.

در قدیم، رنگ مو، سفیدکننده و کلاه‌گیس مثل امروز جنبه‌ی تجاری نداشت. زینتگر‌ها وظیفه داشتند ترکیبات منحصر به فردی بسازند تا به وسیله‌ی آن‌ها موی صاحبان‌شان را مطابق با نیاز‌ها و خواسته‌هایشان آرایش کنند. گاهی‌اوقات این توانایی شامل ترکیب زالو‌های فاسد، حشرات له‌شده، جوهر ماهی مرکب و زردآب برای درست کردن رنگ‌های تیره‌تر یا پخش کردن مدفوعِ کبوتر و خاکستر روی سرِ صاحبان‌شان میشد تا رنگ مو را روشن‌تر کنند. اگر صاحبِ برده تار مویی را از دست می‌داد، برده باید موی خودش را می‌تراشید تا جایگزین موی صاحبش شود.

۲. متصدی مستراح

متصدی مستراح اساساً فردی بود که وظیفه داشت به امور مستراح‌های پادشاهان انگلیسی رسیدگی کند. این شغل گاهی‌اوقات دستمزد‌های بالا، قدر و منزلت و قدرت نیز به همراه داشت.

این شغل نابهنجارترین شغل این فهرست نیست، اما قطعاً رتبه‌ی بالایی دارد. متصدی مستراح، خدمتکارِ مردی بود که وظیفه داشت در برطرف کردن نیاز‌های پادشاه در مستراح به او کمک کند. این کار به سادگیِ نظافت و پاکسازی نبود، متصدی باید به صورت مداوم یک دستشویی متحرک همراه با حوله، کاسه‌ی شستشو و آب را حمل می‌کرد.

این متصدیان معمولاً آنقدر به شغل‌شان متعهد بودند که حواسشان به کار کردنِ مزاجِ پادشاه هم بود. این حساسیت به این معنا بود که به موقع صرف غذای پادشاه دقت می‌کردند و به طور کلی یاد می‌گرفتند پادشاه چه زمانی نیاز به استفاده از دستشویی متحرک دارد. آن‌ها در درآوردنِ لباس پادشاه برای استفاده از دستشویی متحرک به او کمک می‌کردند، اما برای پاک کردن نزدیک نمی‌شدند.

۳. کتک‌خور

کتک‌خور یکی از مشاغل تاسف‌آور دوران باستان بود. وقتی شاهزاده‌ی جوان بدرفتاری می‌کرد، کتک زدن او بخاطر خون سلطنتی خلاف قوانین بود. به جای کتک زدن و تنبیه شاهزاده، کتک‌خور به جای او کتک می‌خورد و تنبیه می‌شد. اگرچه این شغل بی‌رحمانه به نظر می‌رسد، به نقل از منابع بسیار، این تمهید واقعاً اثربخش بود. کتک‌خور که پسر بود معمولاً با خود شاهزاده بزرگ میشد، بنابراین رابطه‌ی خاصی بین آن‌ها شکل می‌گرفت. اگر کتک‌خور ناچار میشد به جای شاهزاده تنبیه شود، شاهزاده احساس گناه می‌کرد و احتمالِ بدرفتاریِ او کمتر میشد. شاهزاده پس از رسیدن به سن تاج‌گذاری، به جبرانِ نقشی که کتک‌خور سال‌ها ایفا کرده بود به عنوان پاداش به او ثروت می‌داد.

۴. جراح-آرایشگر

جراح-آرایشگر شغل کاملاً آبرومندانه‌ای بود، اما تصور جراحی و آرایشگری در کنار هم عجیب است. با این حال، ترکیب این دو شغل با هم در قرون وسطی عادی بود! جراحانِ آرایشگر اصولِ آرایشگری از جمله کوتاه کردن مو، تراشیدن و شستن مو را انجام می‌دادند، اما افزون بر آن اصول جراحی را نیز اجرا می‌کردند. عجیب به نظر می‌رسد، اما این امکان وجود داشت که فردی هم برای کوتاه کردن موهایش و هم برای کشیدن یک دندانش به جراح-آرایشگر مراجعه کند!

دلیل ترکیب شدن این دو شغل این بود که آرایشگران در استفاده از اشیاء تیزی نظیر چاقو و تیغ مهارت داشتند. اگر آن‌ها می‌توانستند از این ابزار برای مو‌ها استفاده کنند، بنابراین احتمالِ موفقیت آن‌ها در استفاده از این ابزار برای اهداف پزشکی بالا بود. برخی از کار‌های پزشکی که جراح-آرایشگران انجام می‌دادند شامل قطع عضو، آزمایش ادرار، کشیدن دندان، حجامت و جراحی‌های جزئی دیگر میشد. تا به امروز ستونِ سفید و قرمز که از قدیم نشان دکان سلمانی بوده نمادی از جراح-آرایشگران است: قرمز نماد خون و سفید نماد بانداژ است.

۵. جمع‌کننده‌ی استفراغ

بدون شک یکی از بدترین مشاغل این فهرست جمع‌کننده‌ی استفراغ است که کارش دقیقاً همان چیزی بود که از نامش پیداست. در دوره‌ی رومیان، خانواده‌های سطلنتی دوست داشتند به حد استفراغ کردن غذا بخورند تا بلکه باز هم بتوانند غذای بیشتری بخورند. این تمایلِ آن‌ها به یک عادتِ رایج تبدیل شد تا جایی که حتی برای استفراغ کردن اتاق را هم ترک نمی‌کردند. در نتیجه، شغلی ایجاد شد به نام جمع‌کننده‌ی استفراغ که کارش حمل کاسه‌های مخصوصِ جمع‌آوری استفراغ بود.

در برخی موقعیت‌ها، افرادِ دور میزِ غذاخوری آن‌قدر زیاد بودند که کاسه‌های کافی برای استفراغ وجود نداشت، درنتیجه آن‌ها روی زمین استفراغ می‌کردند. وظیفه جمع کننده‌ی استفراغ این بود که زمین و کاسه‌ها را از استفراغ پاک کند. مصون ماندن از اینکه استفراغ مستقیماً روی خود این فرد بریزد خوش‌شانسی او تلقی میشد.

۶. بیرون‌انداز

بیرون‌انداز در اصل با کنترل حیوانات سروکار داشت! در دوران الیزابت، وظیفه‌ی منحصر به فرد این افراد تعقیب سگ‌های وحشی و بیرون راندن آن‌ها از کلیسا بود. اگر یک سگ وحشی حین عبادت مردم وارد کلیسا میشد، بیرون‌انداز فوراً برای پرت نشدنِ حواسِ عبادت‌کنندگان، سگ را با ندا‌های خاصی از کلیسا بیرون می‌کرد.

وظیفه بیرون‌انداز به کنترل یا راندن سگ‌ها از کلیسا محدود نمیشد و شامل بچه‌های سرکش و نافرمان هم میشد. اگر سرزنش اثر نمی‌کرد، بیرون‌انداز کودکِ سرکش را هم از کلیسا بیرون می‌کرد!

۷. زالو جمع‌کن

این کارگران همان‌طور که از نامشان پیداست زالو جمع می‌کردند. این افراد معمولاً از سوی یک پزشک استخدام می‌شدند، چون در قرون وسطی از زالو‌ها در درمان بسیاری از بیماری‌ها استفاده میشد. این زالو‌ها در نقاط خاصی از بدن قرار داده میشدند تا عمل حجامت به شکل طبیعی آن انجام شود.

جمع‌آوری زالو به سادگیِ رفتن به نهرِ محل و برداشتن زالو‌ها از نهر نبود. این افراد باید به سراغ آب‌های باتلاقی می‌رفتند، جایی که زالو‌ها معمولاً آنجا زندگی می‌کنند و برای جمع‌آوری راحت‌تر آن‌ها باید از نوعی طعمه استفاده می‌کردند. برخی از این افراد از اندام‌های قطع شده‌ی بدن حیوانات نظیر پای اسب استفاده می‌کردند، اما بیشتر زالوجمع‌کن‌ها پای خودشان را طعمه‌ی دردسترس‌تری برای جذب زالو‌ها می‌دانستند.

در صورت چسبیدن زالو به پایِ زالوجمع‌کن، برداشتن آن از روی بدن بعد از حدود ۲۰ دقیقه امکان‌پذیر بود تا زمانی که زالو به قدر کافی از فرد تغذیه کند. در نتیجه جمع‌آوریِ زالو‌های بیشتر به معنای از دست دادن خونِ بیشتر بود بدون توجه به بیماری‌هایی که ممکن بود از زالو‌ها به افراد منتقل شود. همه‌ی این‌ها شغل زالو‌جمع‌کنی را به یک شغل وقت‌گیر و خطرناک تبدیل کرده بود.

۸. موش‌گیر

این شغل در قرن نوزدهم شکل گرفت. از آنجا که موش‌ها عامل بسیاری از بیماری‌های منتشرشده در سرتاسر اروپا در آن زمان بودند، وظیفه‌ی موش‌گیر شکار موش‌ها و از بین بردن آن‌ها بود. موش‌گیر به طور معمول چندین سوراخ موش را مسدود می‌کرد به غیر از یک سوراخ. سپس، بیرون همان سوراخِ باز منتظر می‌ماند و تا جایی که می‌توانست موش می‌گرفت.

موش‌گیر‌ها در اروپای قرن نوزدهم، عاملِ کاهش بیماری و پیشگیری از آسیب‌دیدگیِ ذخائر غذایی بودند. اگرچه شغل آن‌ها بدون تردید یک شغل مهم بود، اما نگاه مردم به آن‌ها بطور کلی تحقیرآمیز بود، چون عوام آن را شغلی کثیف می‌پنداشتند و دیگران می‌ترسیدند که مبادا آن‌ها ناقل بیماری باشند، چون در تماس روزانه با موش‌ها بودند.

خوشبختانه این واکنش‌های منفی با دریافت حقوق بالاتر برای آن دسته از موش‌گیر‌ها که در این کار مهارت خاصی داشتند، جبران میشد. افزون بر این، گاهی اوقات ثروتمندان از روی کنجکاوی خواستار نگهداری از یک موش به عنوان حیوان خانگی بودند. در این فرصت، بهترین موش‌گیر‌های شهر زیباترین موش‌ها را به ثروتمندان می‌فروختند.

۹. بیدارکن

آیا به این فکر کرده‌اید که مردم باستان، قبل از اختراع ساعتِ زنگ‌دار چگونه سر ساعت از خواب بیدار میشدند؟ ساده است. شخصی به عنوان بیدارکن با یک برنامه‌ی زمانی منظم وجود داشت که برای زود بیدار شدن از خواب استخدام می‌شد. این افراد استخدام می‌شدند تا به خانه‌های محله بروند و کارگران را از خواب بیدار کنند. این افراد برای بیدار کردن مشتریان خود روش‌های مختلفی داشتند.

اگر مشتری در طبقه‌ی اول ساختمان زندگی می‌کرد، ساده‌ترین راه ضربه زدن به پنجره‌ی او بود. اگر مشتری در طبقه‌ی بالاتر بود، بیدارکن از یک عصا یا جاروی بلند برای ضربه زدن به پنجره‌ی او استفاده می‌کرد یا نخود فرنگی‌ها را از طریق یک لوله به سمت پنجره‌ی مشتری نشانه می‌گرفت!

۱۰. خالی کننده باد شکم

باورکنید یا نه، اما روزگاری خالی کردن باد شکم یک شغل واقعی بود! این افراد برای سرگرم کردن جمعیت از باد شکم که ابزار اصلی شغل‌شان بود استفاده می‌کردند. آن‌ها گاز معده‌شان را به روش‌های سرگرم‌کننده‌ای خارج می کردند. با کمال تعجب شغل این افراد مدت‌های مدیدی وجود داشت. آگوستینِ قدیس زمانی درباره‌ی این افراد نوشته است: «آن‌ها چنان اختیار دل و روده‌شان را دارند که می‌توانند به میل خودشان و به صورت مکرر باد شکم شان را خالی کنند به گونه‌ای که اثر آن شبیه آواز خواندن باشد.»

عده‌ای از این افراد مشاهیر زمان خودشان در نظر گرفته می‌شدند. یکی از آن‌ها رولَند نام داشت که سالانه در دربار هنری دوم اجرا می‌کرد. هنری دوم پس از سال‌ها، ۳۰ جریب زمین و یک کاخ بزرگ به پاس مهارت‌هایش به او پاداش داد.

۱۱. حافظ

اگر در به یاد آوردن نام‌ها ضعیف هستید، قطعاً این شغل مناسب شما نیست. حافظان، برده‌هایی بودند که وظیفه‌شان به یاد آوردن نام کسانی بود که صاحبان‌شان در رویداد‌های عمومی آن نام‌ها را به خاطر نمی‌آورند.

از آنجا که آن زمان خبری از گوشی‌های هوشمند نبود، حافظان راهی حافظ مجبور بود اطلاعات بیشتری را به خاطر بیاورد. این اطلاعات شامل جزئیاتی از گفتگو‌های قبلی یا اطلاعات کلی درباره‌ی افرادی میشد که ارباب در طول آن روز با آن‌ها گفتگو کرده بود. در اصل، حافظ به نوعی دفترچه تلفن ارباب خود بود.

دسته بندی مقالات
در ژانرها
در رده‌های سنی
جستجوهای پرتکرار
1 محصول
  • تایید و تکمیل خرید
    مجموع سبد
    0 تومان