نیل آرمسترانگ
نیل آرمسترانگ در سال ۱۹۶۹ به اولین مردی تبدیل شد که بر روی ماه قدم گذاشت، قدمی که او را به مشهورترین مرد جهان تبدیل کرد.
زمانی که از آرمسترانگ پرسیده شد در زمان حضور در ماه چه حسی داشته در پاسخ گفت: بسیار، بسیار کوچک.
نیل آلدن آرمسترانگ در پنجم آگوست 1930 در آوهایوی آمریکا متولد شد. پدر وی کارمند دولت بود و نیل و خانوادهاش به واسطه شغل پدر به صورت مداوم درحال نقل مکان بودند به شکلی که در 20 شهر مختلف زندگی کردند و در همین دوران بود که علاقه وی برای پرواز کردن شکل گرفت.
سالهای اولیه زندگی
وی در سن 6 سالگی به همراه پدرش برای اولین بار پرواز را تجربه کرد و در این زمان بود که اشتیاقش برای فضانورد شدن شکل گرفته و در طول زندگیاش از بین نرفت. قهرمان زندگی آرمسترانگ چارلز لیندبرگ بود و در سن 16 سالگی، پیش از اینکه بتواند رانندگی کند، پرواز را شروع کرد.
وی در سال 1947 تحصیل در رشته مهندسی هوافضا را در دانشگاه پوردو آغاز کرد و لیسانس خود را در سال 1955 در این رشته دریافت کرد، همچنین در سال 1970 وی فوق لیسانس مهندسی هوافضا را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد.
وی در سال 1950 توانست به عنوان خلبان جذب نیروی هوایی آمریکا شود و در 29 آگوست 1951 درگیر جنگ کره شد. وی در طول این جنگ 78 ماموریت انجام داده و 121 ساعت پرواز کرد.
وی پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه پوردو تصمیم گرفت به خلبان آزمایشی مطالعات تجربی نیز تبدیل شود و از این رو به کمیته مشاوره ملی ایستگاه پروازهای سریع در پایگاه هوایی ادواردز پیوست. اولین پرواز وی بر روی هواپیمای موشکی در 15 آگوست 1957 و در ارتفاع 18 کیلومتری انجام گرفت. وی در این دوران پروازهای آزمایشی زیادی را بر روی هواپیماهای مختلف انجام داد.
نیل در سال 1958 در برنامه Mann In Space Soonest نیروی هوایی آمریکا پذیرفته شد. در سال 1960 به عضویت گروه خلبانان مشاور بوئینگ X-20 Dyna-Soar، یک هواپیمای فضایی نظامی درآمد و در مارچ 1962 آرمسترانگ به عنوان یکی از 6 خلبان برگزیده که در برنامه فضایی پرواز خواهند کرد، انتخاب شد.
در آن زمان، درخواست آرمسترانگ که به شدت جذب برنامه فضایی آپولو و جستجو در محیط فضایی جدید شده بود، یک هفته پس از زمان تعیین شده به پایگاه ادواردز رسید، اما این درخواست به کمک دوست آرمسترانگ به شکلی که کسی متوجه نشود، در میان دیگر درخواستها قرار گرفت و وی توانست در تست پزشکی دردناکی در پایگاه بروکزسیتی شرکت کند.
قدمهای اول یک ماجراجویی
در سال 1962 ، سالی که جان اف، کندی قول داد تا پایان دهه انسانی را به روی کره ماه میفرستد، از نیل برای پیوستن به نیروی فضایی ناسا دعوت شد و وی بدون تامل این دعوت را پذیرفت. در حالی که روسها عنوان اولین انسانها در فضا را از آن خود کرده بودند، آمریکاییها در تلاش بودند در این رقابت پیروز شوند و از این رو حمایتهای مالی و پشتیبانی از برنامه آپولوی ناسا هیچ حد و مرزی نداشت.
آرمسترانگ طی ماموریت جمینی 8 توانست کنترل کپسول فضایی را در دست گرفته و جان خود و کمک خلبانش را نجات دهد. نیل انسانی به شدت خجالتی و کم حرف بود اما مهارتهای پرواز وی باعث شد تا در نهایت به فرمانده بیچونو چرای آپولو 11 تبدیل شود.
اولین قدم کوچک بر روی ماه
ناسا در سال 1969 آمادگی کامل برای محقق کردن وعده کندی را به دست آورد. آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز، سه فضانورد منتخب برای اولین ماموریت آپولو به سوی ماه، در فضاپیمایی که سیستم کنترلی آن کمتر از یک هزارم قدرت رایانشی لپتاپهای امروزی بود، راهی کره ماه شدند.
مردم در سرتاسر جهان برای اولین بار به منظور تماشای این ماجراجویی بزرگ، دستگاههای تلویزیون خریداری کردند و بیش از 500 میلیون نفر در کل زمین ثانیه به ثانیه رسیدن آپولو به ماه را در تاریخ 20 جولای تماشا کردند.
آرمسترانگ پس از مانور دادن برای جلوگیری از اصابت با صخرهها، تنها 20 ثانیه سوخت در اختیار داشت تا اتاقک ایگل را بر روی سطح ماه فرود آورد، و در نهایت وی از درون کپسول به مرکز کنترل هیجانزده در هیوستون اعلام کرد: ایگل فرود آمد. وی درحالی که با احتیاط اتاقک فضایی را ترک میکرد،جمله مشهورش را آماده میکرد و در نهایت گفت: قدمی کوچک برای انسان، جهشی بزرگ برای بشریت. جملهای که در تاریخ فعالیتهای فضایی بشر جاودانه شد.
پس از بازگشت به زمین، فضانوردان آپولو مورد توجه و احترام شدید قرار گرفتند اما پس از پایان این هیجانهای عمومی، آرمسترانگ حاضر نشد از شهرتش برای درآمدزایی استفاده کند. وی که در نظر آمریکاییها به یک قهرمان ملی تبدیل شدهبود، و مدال آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرده بود، تمامی توجه و ثروتی که به همراه این افتخارات در انتظارش بودند را رد کرد. در عوض، در تنهایی در مزرعهاش در اوهایو به زندگی پرداخت، در دانشگاه سینسیناتی به آموزش مهندسی پرداخته و در نهایت وارد تجارت شد.
آرمسترانگ در طول حیاتش به ندرت مصاحبهای انجام داد و هیچ عکسی از خود را برای کسی امضا نکرد و تنها گاهو بیگاه به سخنرانیهای کوتاه و پراکندهای بسنده میکرد. وی به همراه دو فضانورد دیگر آپولو در سال 1999 مدال هوانوردی لانگلی را از الگور دریافت کردند.
بیماری و مرگ
آرمسترانگ درهفتم آگوست سال 2012 تحت جراحی قلب قرار گرفت و در 25 آگوست 2012 به دلیل اختلالات ناشی از این جراحی سنگین، در اوهایو آمریکا چشم از جهان فروبست.
خانواده نیل آرمسترانگ درپی مرگ وی، بیانیهای منتشر کردند که در بخشی از آن به شکلی جالب از هواداران آرمسترانگ خواستهاند که به وی ادای احترام کنند. دراین بخش از بیانیه آمدهاست: ما برای کسانی که میپرسند چگونه میتوانند به نیل ادای احترام کنند، درخواست سادهای داریم. به خدمات و موفقیتها و فروتنی او ادای احترام کنید و دفعه دیگر که شبهنگام در خارج از خانه ماه در حال لبخند زدن به شما بود، به نیل آرمسترانگ فکر کنید و برایش به سوی ماه یک چشمک بفرستید.
زمانی که از آرمسترانگ پرسیده شد در زمان حضور در ماه چه حسی داشته در پاسخ گفت: بسیار، بسیار کوچک.
نیل آلدن آرمسترانگ در پنجم آگوست 1930 در آوهایوی آمریکا متولد شد. پدر وی کارمند دولت بود و نیل و خانوادهاش به واسطه شغل پدر به صورت مداوم درحال نقل مکان بودند به شکلی که در 20 شهر مختلف زندگی کردند و در همین دوران بود که علاقه وی برای پرواز کردن شکل گرفت.
سالهای اولیه زندگی
وی در سن 6 سالگی به همراه پدرش برای اولین بار پرواز را تجربه کرد و در این زمان بود که اشتیاقش برای فضانورد شدن شکل گرفته و در طول زندگیاش از بین نرفت. قهرمان زندگی آرمسترانگ چارلز لیندبرگ بود و در سن 16 سالگی، پیش از اینکه بتواند رانندگی کند، پرواز را شروع کرد.
وی در سال 1947 تحصیل در رشته مهندسی هوافضا را در دانشگاه پوردو آغاز کرد و لیسانس خود را در سال 1955 در این رشته دریافت کرد، همچنین در سال 1970 وی فوق لیسانس مهندسی هوافضا را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد.
وی در سال 1950 توانست به عنوان خلبان جذب نیروی هوایی آمریکا شود و در 29 آگوست 1951 درگیر جنگ کره شد. وی در طول این جنگ 78 ماموریت انجام داده و 121 ساعت پرواز کرد.
وی پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه پوردو تصمیم گرفت به خلبان آزمایشی مطالعات تجربی نیز تبدیل شود و از این رو به کمیته مشاوره ملی ایستگاه پروازهای سریع در پایگاه هوایی ادواردز پیوست. اولین پرواز وی بر روی هواپیمای موشکی در 15 آگوست 1957 و در ارتفاع 18 کیلومتری انجام گرفت. وی در این دوران پروازهای آزمایشی زیادی را بر روی هواپیماهای مختلف انجام داد.
نیل در سال 1958 در برنامه Mann In Space Soonest نیروی هوایی آمریکا پذیرفته شد. در سال 1960 به عضویت گروه خلبانان مشاور بوئینگ X-20 Dyna-Soar، یک هواپیمای فضایی نظامی درآمد و در مارچ 1962 آرمسترانگ به عنوان یکی از 6 خلبان برگزیده که در برنامه فضایی پرواز خواهند کرد، انتخاب شد.
در آن زمان، درخواست آرمسترانگ که به شدت جذب برنامه فضایی آپولو و جستجو در محیط فضایی جدید شده بود، یک هفته پس از زمان تعیین شده به پایگاه ادواردز رسید، اما این درخواست به کمک دوست آرمسترانگ به شکلی که کسی متوجه نشود، در میان دیگر درخواستها قرار گرفت و وی توانست در تست پزشکی دردناکی در پایگاه بروکزسیتی شرکت کند.
قدمهای اول یک ماجراجویی
در سال 1962 ، سالی که جان اف، کندی قول داد تا پایان دهه انسانی را به روی کره ماه میفرستد، از نیل برای پیوستن به نیروی فضایی ناسا دعوت شد و وی بدون تامل این دعوت را پذیرفت. در حالی که روسها عنوان اولین انسانها در فضا را از آن خود کرده بودند، آمریکاییها در تلاش بودند در این رقابت پیروز شوند و از این رو حمایتهای مالی و پشتیبانی از برنامه آپولوی ناسا هیچ حد و مرزی نداشت.
آرمسترانگ طی ماموریت جمینی 8 توانست کنترل کپسول فضایی را در دست گرفته و جان خود و کمک خلبانش را نجات دهد. نیل انسانی به شدت خجالتی و کم حرف بود اما مهارتهای پرواز وی باعث شد تا در نهایت به فرمانده بیچونو چرای آپولو 11 تبدیل شود.
اولین قدم کوچک بر روی ماه
ناسا در سال 1969 آمادگی کامل برای محقق کردن وعده کندی را به دست آورد. آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز، سه فضانورد منتخب برای اولین ماموریت آپولو به سوی ماه، در فضاپیمایی که سیستم کنترلی آن کمتر از یک هزارم قدرت رایانشی لپتاپهای امروزی بود، راهی کره ماه شدند.
مردم در سرتاسر جهان برای اولین بار به منظور تماشای این ماجراجویی بزرگ، دستگاههای تلویزیون خریداری کردند و بیش از 500 میلیون نفر در کل زمین ثانیه به ثانیه رسیدن آپولو به ماه را در تاریخ 20 جولای تماشا کردند.
آرمسترانگ پس از مانور دادن برای جلوگیری از اصابت با صخرهها، تنها 20 ثانیه سوخت در اختیار داشت تا اتاقک ایگل را بر روی سطح ماه فرود آورد، و در نهایت وی از درون کپسول به مرکز کنترل هیجانزده در هیوستون اعلام کرد: ایگل فرود آمد. وی درحالی که با احتیاط اتاقک فضایی را ترک میکرد،جمله مشهورش را آماده میکرد و در نهایت گفت: قدمی کوچک برای انسان، جهشی بزرگ برای بشریت. جملهای که در تاریخ فعالیتهای فضایی بشر جاودانه شد.
پس از بازگشت به زمین، فضانوردان آپولو مورد توجه و احترام شدید قرار گرفتند اما پس از پایان این هیجانهای عمومی، آرمسترانگ حاضر نشد از شهرتش برای درآمدزایی استفاده کند. وی که در نظر آمریکاییها به یک قهرمان ملی تبدیل شدهبود، و مدال آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرده بود، تمامی توجه و ثروتی که به همراه این افتخارات در انتظارش بودند را رد کرد. در عوض، در تنهایی در مزرعهاش در اوهایو به زندگی پرداخت، در دانشگاه سینسیناتی به آموزش مهندسی پرداخته و در نهایت وارد تجارت شد.
آرمسترانگ در طول حیاتش به ندرت مصاحبهای انجام داد و هیچ عکسی از خود را برای کسی امضا نکرد و تنها گاهو بیگاه به سخنرانیهای کوتاه و پراکندهای بسنده میکرد. وی به همراه دو فضانورد دیگر آپولو در سال 1999 مدال هوانوردی لانگلی را از الگور دریافت کردند.
بیماری و مرگ
آرمسترانگ درهفتم آگوست سال 2012 تحت جراحی قلب قرار گرفت و در 25 آگوست 2012 به دلیل اختلالات ناشی از این جراحی سنگین، در اوهایو آمریکا چشم از جهان فروبست.
خانواده نیل آرمسترانگ درپی مرگ وی، بیانیهای منتشر کردند که در بخشی از آن به شکلی جالب از هواداران آرمسترانگ خواستهاند که به وی ادای احترام کنند. دراین بخش از بیانیه آمدهاست: ما برای کسانی که میپرسند چگونه میتوانند به نیل ادای احترام کنند، درخواست سادهای داریم. به خدمات و موفقیتها و فروتنی او ادای احترام کنید و دفعه دیگر که شبهنگام در خارج از خانه ماه در حال لبخند زدن به شما بود، به نیل آرمسترانگ فکر کنید و برایش به سوی ماه یک چشمک بفرستید.
دسته بندی مقالات
درحال حاضر نظری برای این مطلب وارد نشده است!
کلیه حقوق متعلق به دلتا میباشد.