جنگ سایبری چیست؟
در طی تاریخ، دکترین، سازمان و استراتژی نظامی به خاطر خطشکنی های انقلابی در فناوری، دستخوش تغییرات عمیق شده اند.
فناوریهای نوین به صورت یک سلاح جدید، یک منبع انرژی جدید یا یک وسیله ارتباطی جدید همگی موجب شدهاند که با اصلاح دکترین، سازمان و استراتژی نظامی، طرف نوآور از جنگ فرسایشی پرهیز کرده و در عوض بهشذهنی را متحول می کند، سخنی به گزاف نگفته ایم؛ بر این اساس باید گفت که رشد خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات، که گاهی اوقات تحت عنوان "انقلاب اطلاعات" شناخته می شود، موج پرقدرتی است که ماهیت و ویژگیهای جنگ و منازعه را از بیخ و بن تغییر خواهد داد.
جنگ اطلاعاتی یک اصطلاح نسبتاً جدید است که طی سالهای گذشته به واژهنامه اصطلاحات نظامی وارد شده است. البته مفهوم استفاده از اطلاعات در جنگ قدمت طولانی دارد، ظهور اصطلاح جنگ اطلاعاتی و اهمیت روزافزون آن احتمالاً با انقلاب اطلاعات ارتباط مستقیم دارد.
باور همگانی به این صورت است که چنین انقلابی آن قدر قدرتمند و دامنه تاثیر آن، آن قدر گسترده است که می تواند بعد جدیدی در جنگ یا اصلاً سبک جدیدی از جنگ را تعریف کند.
جنگ اطلاعاتی یعنی کاربرد اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یک سلاح در درگیریهایی که اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی یک هدف نظامی مهم به شمار می روند.
هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی به شرح زیر نام برده می شود:
۱ – جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن است.
۲ – جنگ بر پایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستم هایی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند.
۳ – جنگ الکترونیک که شامل تکنیکهای رادیویی، الکترونیک یا رمزنگاری است.
۴ – جنگ روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرز فکر دوستان، بیطرفها و دشمنان استفاده می شود.
۵ – جنگ هکرها که در آن به سیستمهای رایانهای حمله می شود.
۶ – جنگ اطلاعاتی اقتصادی که به دنبال ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی است.
۷ – جنگ سایبر که ترکیبی از همه موارد شش گانه بالاست.
جنگ سایبر عبارت است از انجام یا آماده شدن برای انجام عملیاتهای نظامی مطابق با اصول مربوط به اطلاعات؛ جنگ سایبر یعنی ایجاد اختلال، اگر نگوییم نابودی کامل، در سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی که دشمن برای "دانستن" خود به آنها تکیه می کند، یعنی اینکه او کیست؟ کجاست؟ چه کاری را در چه زمانی می تواند انجام دهد؟ چرا میجنگد؟ چه تهدیداتی در اولویت قرار دارند؟ و غیره.
در جنگ سایبر تلاش می شود تا همه چیز را درباره دشمن بدانیم و در عینحال نگذاریم او هیچ چیزی درباره ما بداند. به بیان دیگر، هدف اصلی در جنگ سایبر بر هم زدن "موازنه اطلاعات و دانش" به نفع نیروهای خودی است، بویژه اگر "موازنه توان رزمی" وجود ندارد، بنابراین در جنگ سایبر می توان با بهرهگیری از دانش برتر، ضعف سرمایه و نفرات کمتر را جبران کرده و به پیروزی قاطع دست یافت.
همچنین باید خاطرنشان کرد که اگر چه طراحی و اجرای "تمام عیار" یک جنگ سایبر مستلزم دسترسی به فناوری پیشرفته است، اما جنگ سایبر به خودی خود به فناوری پیشرفته وابستگی قطعی ندارد و در واقع برای جنگ سایبر فقط حضور فناوری پیشرفته الزامی نیست، بلکه ابعاد روانی و سازمانی آن به اندازه ابعاد فنی اهمیت دارد.
تحت شرایط خاص شاید واقعاً بتوان با استفاده از فناوری سطح پایین یک جنگ سایبر را آغاز کرد.
این بحث جذاب، اما خطرناک مطرح است که جنگ سایبری میتواند مدل "بدون درد" و "بدون خونریزی" جنگ باشد که البته نتایج مهمی را در پی خواهد داشت، به این ترتیب پیروزی و شکست در فضای مجازی چندان قابل تفکیک از یکدیگر نیست.
در جایی که عوامل ایدئولوژیکی، مذهبی، اقتصادی و نظامی به دلایل مختلف و در مقاطع زمانی متفاوت به مقابله با یکدیگر برمیخیزند، این مفاهیم جذابیت زیادی نخواهند داشت، پس این مسئله به یک محیط رزمی نامتقارن و بینظم منجر میشود که معلوم نیست در آنجا بتوان از معیارهای مشترک اخلاقی، هنجاری و ارزشی بهره گرفت.
علاوه بر تشریح عملکرد مهاجمان مجازی و واکنش دولتهای مدافع و نیز تحلیل نتایج، روشها و ابزارهای جنگ سایبری، این گزارش مشخصات اصلی جنگ سایبری را به عنوان یک پدیده راهبردی برمیشمارد.
از این رو، تعریف زیر برای جنگ سایبری پیشنهاد میشود:
- جنگ سایبری میتواند بین دولتها یا از برخی جهات حتی بین بازیگران غیردولتی اتفاق افتد. در این جنگ، هدایت دقیق و مناسب نیروها بسیار دشوار است، هدف میتواند نظامی، صنعتی، غیرنظامی یا حتی فضای سروری باشد که مطمئناً به مشتریان بسیاری خدمات ارائه میدهد.
بارزترین ویژگیهای جنگ سایبری عبارتند از:
- جنگ سایبری به بازیگران این امکان را میدهد که بدون توسل به جنگ مسلحانه، به اهداف سیاسی و راهبردی خود دست یابند.
- فضای مجازی قدرت غیرواقعی به بازیگران کوچک و کماهمیت میدهد.
- با استفاده از آدرس IP اشتباه، سرورهای خارجی و اسامی مستعار، مهاجمان میتوانند در عین ناشناس بودن و مصونیت نسبی برای مدت کوتاهی فعالیت کنند.
- در فضای مجازی، مرز بین نظامی و غیرنظامی و نیز فیزیکی و مجازی چندان روشن و شفاف نیست، از این رو قدرت یا از طریق دولتها، بازیگران غیردولتی اعمال میشود یا از طریق پروکسی.
- در کنار سایر میدان های سنتی نبرد مثل زمین، هوا، دریا و فضا باید فضای مجازی را "پنجمین میدان نبرد" دانست؛ جنگ سایبری از اجزای جدید این محیط چند بعدی است، اما کاملاً جدا از آن در نظر گرفته نمیشود.
- در فضای مجازی، اقدامات شبهجنگی به احتمال زیاد همراه با سایر اشکال زور و منازعه رخ میدهد، اما روشها و ابزارهای جنگ سایبری قطعاً متفاوت از سایر جنگها خواهد بود.
فناوریهای نوین به صورت یک سلاح جدید، یک منبع انرژی جدید یا یک وسیله ارتباطی جدید همگی موجب شدهاند که با اصلاح دکترین، سازمان و استراتژی نظامی، طرف نوآور از جنگ فرسایشی پرهیز کرده و در عوض بهشذهنی را متحول می کند، سخنی به گزاف نگفته ایم؛ بر این اساس باید گفت که رشد خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات، که گاهی اوقات تحت عنوان "انقلاب اطلاعات" شناخته می شود، موج پرقدرتی است که ماهیت و ویژگیهای جنگ و منازعه را از بیخ و بن تغییر خواهد داد.
جنگ اطلاعاتی یک اصطلاح نسبتاً جدید است که طی سالهای گذشته به واژهنامه اصطلاحات نظامی وارد شده است. البته مفهوم استفاده از اطلاعات در جنگ قدمت طولانی دارد، ظهور اصطلاح جنگ اطلاعاتی و اهمیت روزافزون آن احتمالاً با انقلاب اطلاعات ارتباط مستقیم دارد.
باور همگانی به این صورت است که چنین انقلابی آن قدر قدرتمند و دامنه تاثیر آن، آن قدر گسترده است که می تواند بعد جدیدی در جنگ یا اصلاً سبک جدیدی از جنگ را تعریف کند.
جنگ اطلاعاتی یعنی کاربرد اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یک سلاح در درگیریهایی که اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی یک هدف نظامی مهم به شمار می روند.
هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی به شرح زیر نام برده می شود:
۱ – جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن است.
۲ – جنگ بر پایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستم هایی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند.
۳ – جنگ الکترونیک که شامل تکنیکهای رادیویی، الکترونیک یا رمزنگاری است.
۴ – جنگ روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرز فکر دوستان، بیطرفها و دشمنان استفاده می شود.
۵ – جنگ هکرها که در آن به سیستمهای رایانهای حمله می شود.
۶ – جنگ اطلاعاتی اقتصادی که به دنبال ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی است.
۷ – جنگ سایبر که ترکیبی از همه موارد شش گانه بالاست.
جنگ سایبر عبارت است از انجام یا آماده شدن برای انجام عملیاتهای نظامی مطابق با اصول مربوط به اطلاعات؛ جنگ سایبر یعنی ایجاد اختلال، اگر نگوییم نابودی کامل، در سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی که دشمن برای "دانستن" خود به آنها تکیه می کند، یعنی اینکه او کیست؟ کجاست؟ چه کاری را در چه زمانی می تواند انجام دهد؟ چرا میجنگد؟ چه تهدیداتی در اولویت قرار دارند؟ و غیره.
در جنگ سایبر تلاش می شود تا همه چیز را درباره دشمن بدانیم و در عینحال نگذاریم او هیچ چیزی درباره ما بداند. به بیان دیگر، هدف اصلی در جنگ سایبر بر هم زدن "موازنه اطلاعات و دانش" به نفع نیروهای خودی است، بویژه اگر "موازنه توان رزمی" وجود ندارد، بنابراین در جنگ سایبر می توان با بهرهگیری از دانش برتر، ضعف سرمایه و نفرات کمتر را جبران کرده و به پیروزی قاطع دست یافت.
همچنین باید خاطرنشان کرد که اگر چه طراحی و اجرای "تمام عیار" یک جنگ سایبر مستلزم دسترسی به فناوری پیشرفته است، اما جنگ سایبر به خودی خود به فناوری پیشرفته وابستگی قطعی ندارد و در واقع برای جنگ سایبر فقط حضور فناوری پیشرفته الزامی نیست، بلکه ابعاد روانی و سازمانی آن به اندازه ابعاد فنی اهمیت دارد.
تحت شرایط خاص شاید واقعاً بتوان با استفاده از فناوری سطح پایین یک جنگ سایبر را آغاز کرد.
این بحث جذاب، اما خطرناک مطرح است که جنگ سایبری میتواند مدل "بدون درد" و "بدون خونریزی" جنگ باشد که البته نتایج مهمی را در پی خواهد داشت، به این ترتیب پیروزی و شکست در فضای مجازی چندان قابل تفکیک از یکدیگر نیست.
در جایی که عوامل ایدئولوژیکی، مذهبی، اقتصادی و نظامی به دلایل مختلف و در مقاطع زمانی متفاوت به مقابله با یکدیگر برمیخیزند، این مفاهیم جذابیت زیادی نخواهند داشت، پس این مسئله به یک محیط رزمی نامتقارن و بینظم منجر میشود که معلوم نیست در آنجا بتوان از معیارهای مشترک اخلاقی، هنجاری و ارزشی بهره گرفت.
علاوه بر تشریح عملکرد مهاجمان مجازی و واکنش دولتهای مدافع و نیز تحلیل نتایج، روشها و ابزارهای جنگ سایبری، این گزارش مشخصات اصلی جنگ سایبری را به عنوان یک پدیده راهبردی برمیشمارد.
از این رو، تعریف زیر برای جنگ سایبری پیشنهاد میشود:
- جنگ سایبری میتواند بین دولتها یا از برخی جهات حتی بین بازیگران غیردولتی اتفاق افتد. در این جنگ، هدایت دقیق و مناسب نیروها بسیار دشوار است، هدف میتواند نظامی، صنعتی، غیرنظامی یا حتی فضای سروری باشد که مطمئناً به مشتریان بسیاری خدمات ارائه میدهد.
بارزترین ویژگیهای جنگ سایبری عبارتند از:
- جنگ سایبری به بازیگران این امکان را میدهد که بدون توسل به جنگ مسلحانه، به اهداف سیاسی و راهبردی خود دست یابند.
- فضای مجازی قدرت غیرواقعی به بازیگران کوچک و کماهمیت میدهد.
- با استفاده از آدرس IP اشتباه، سرورهای خارجی و اسامی مستعار، مهاجمان میتوانند در عین ناشناس بودن و مصونیت نسبی برای مدت کوتاهی فعالیت کنند.
- در فضای مجازی، مرز بین نظامی و غیرنظامی و نیز فیزیکی و مجازی چندان روشن و شفاف نیست، از این رو قدرت یا از طریق دولتها، بازیگران غیردولتی اعمال میشود یا از طریق پروکسی.
- در کنار سایر میدان های سنتی نبرد مثل زمین، هوا، دریا و فضا باید فضای مجازی را "پنجمین میدان نبرد" دانست؛ جنگ سایبری از اجزای جدید این محیط چند بعدی است، اما کاملاً جدا از آن در نظر گرفته نمیشود.
- در فضای مجازی، اقدامات شبهجنگی به احتمال زیاد همراه با سایر اشکال زور و منازعه رخ میدهد، اما روشها و ابزارهای جنگ سایبری قطعاً متفاوت از سایر جنگها خواهد بود.
دسته بندی مقالات
درحال حاضر نظری برای این مطلب وارد نشده است!
کلیه حقوق متعلق به دلتا میباشد.