منفورترین و محبوب ترین شاهان تاریخ ایران
-منفورترین شاهان ایران:
ناصرالدین شاه:
بی لیاقت ترین شاه تاریخ ایران کسیکه با پنجاه سال سلطنتش در حالیکه جهان در اوج پیشرفت تمدن بود، ایران را پنجاه سال از تمدن عقب تر برد. بیشتر وقت او به اندازه گیری طول سبیلش و زن بارگی گذشت. در زمان او ترکمنستان و خیوه و پاکستان از ایران جدا شدند و هرات و افغانستان توسط انگلیس اشغال گشت و این شاه سرگرم با حرمسرای خود- بیش از 120 زن در حرمسرای او بودند- کوچکترین توجهی به این ناکامی ها ننمود. پادشاهی که در سن 68 سالگی عاشق دختری 12 ساله به نام ماه رخسار که خواهر زنش هم بود شد و در حالیکه این دختر بیچاره جای نبیره او بود او را عقد نمود. در کل پادشاهی ظالم، مغرور، شکمباره و در برابر بیگانگان سهل انگار بود.
فتحعلی شاه قاجار:
پادشاهی که تمام توجهش به آرایش ریش بلندش بود و خوشگذرانی با زنان حرمسرایش. در زمان او و در دو نبرد با روسها؛ گرجستان، ارمنستان، تفلیس، باکو و بیشتر نواحی شمال غربی ایران از دست رفت و به تابعیت روسها در آمد.
شاه سلطان حسین صفوی:
او در مدت سی سال هزار زن گرفت. مخترع سرسره بازی زنانش بود. و سرانجام یک جوان دیوانه به نام محمود افغان با لشکری نه چندان زیاد توانست پایتختش را محاصره و تاج از سر بی کفایتش درآورد. در زمانیکه محمود افغان از افغانستان به راه افتاد و در سر راه خود شهرهای بم و کرمان را فتح کرد و به سرعت به سوی اصفهان در حرکت بود. شاه سلطان حسین در همان زمان دستور داده بود تا هر سال یک روز هیچ دکان داری در بازار و خیابان ها حق ندارد در محل کسبش حضور داشته باشد. باید حتما زن و دخترانش به جای او در دکان وحجره باشند. تا شاه که طبق فتوایی محرم همه زنان بود وهیچ زنی نمی بایست از او رو بگیرد. یکایک آنان را ببیند و از میان آنان، تعدادی زن و دختر زیبا انتخاب کرده و به حرمسرای خود ببرد. صد افسوس برای مردم آن روزگار که عقیده داشتند ، آبی که شاه سلطان حسین در آن دست هایش را می شوید شفا دهنده است و اگر قطره ای به بیمار داده شود بهبود خواهد یافت. مردمی خرافه پرست ودر منجلاب نادانی . ای کاش چنان مردمی از مادر زاده نمی شدند.
سلطان محمد خوارزمشاه:
پادشاه ترسو و بی لیاقت خوارزمشاهی که در زمان او چنگیز خان به ایران حمله نمود و مغولان که خود را در برابر مردم ایران تنها دیدند مردم شجاع ایران را به خاک و خون کشیدند، و ایران را به ویرانه مبدل ساختند. سلطان محمد خوارزمشاه به جزیره آبسکون در دریاچه خزر گریخت و می گویند از ترس مغولان دق کرد.
-محبوبترین شاهان ایران:
کورش کبیر (ذوالقرنین):
بدون شک محبوبترین شاه تاریخ ایران کورش بزرگ است. تنها شخص ایرانی که نام او با افتخار در قرآن به عنوان ذوالقرنین آمده است. در تورات نیز به عنوان بنده صالح خداوند از وی نام برده شده است و پیامبران بنی اسرائیل او را مسیح موعود و نجات دهنده ملت ها می دانستند. شاهنشاهی که اولین منشور آزادی را در تاریخ بشر نوشت. اولین شاهنشاهی را تشکیل داد که وسعت آن از رود سند تا کناره های دریای مدیترانه را در بر می گرفت. کورش سه امپراتوری بزرگ آن روزگار را شکست داد وبه قلمروش افزود ؛ ماد ، لیدی و بابل ولی کوچکترین بی احترامی با پادشاهان مغلوب ننمود و با عطوفت و مهربانی با ملل مغلوب رفتار نمود. کورش بزرگ انقلاب اخلاقی را در دنیای قدیم به وجود آورد و به حق عنوان برترین شاه تاریخ ایران و حتی جهان برازنده او است. از مهم ترین خصوصیات اخلاقی کورش بزرگ ، علاقه و محبتی است که به قوام خانواده داشته است. وفاداری او به همسرش کاساندان زبانزد بود . او بیش از یک همسر اختیار نکرد و پس از وفات همسرش نیز به او وفادار ماند.
داریوش بزرگ:
شاهی عاقل و دارای اراده ی قوی و عزم راسخ. این شاه، شاهنشاهی هخامنشی را از نو تأسیس کرد و به آن تشکیلاتی داد که در آن زمان بسیار مهم می نمود، چنان که اسکندر و سلوکی ها و بعدها ساسانیان همان روش را در پیش گرفتند. بعضی از محققان داریوش را مهمترین شاه ایران دانسته اند و فقط کورش بزرگ و انوشیروان را قابل مقایسه با او دانسته اند. وسعت شاهنشاهی داریوش از شبه جزیره هند در آسیا تا مقدونیه و رود دانوب در اروپا و از سویی مصر و لیبی و قسمتی از سودان در افریقا را در بر می گرفت.
انوشیروان عادل:
خسرو انوشیروان پادشاه محبوب ساسانی بود که مورخین شرقی وی را بزرگترین پادشاه ایران دانسته اند، ولی حالا که معرفت به اوضاع و احوال ایران باستان بیشتر شده است نمی توان او را دارای این مقام دانست . اما در این که او بزرگترین شاه سلسله ساسانی بوده تردیدی نیست. او شاهی عادل و سختگیر، جنگی و مدبر، سردار و دلیر بود. در زمان او سلسله ساسانی به اوج عظمت خود رسید و بارها سپاهیان روم را شکست داد. دولت هیاطله را از صفحه روزگار محو نمود. خزرهای وحشی را گوشمالی داد. ترک ه ای آن طرف رود جیحون رادر جای خود نشاند و حبشی ها را از یمن بیرون راند و این مملکت را دست نشانده ایران نمود. از طرف دیگر اصلاحات او در امور داخلی روح جدیدی به کالبد ایران دمید.
شاپور اول:
شکست دهنده سه امپراتور رومی و اسیر کننده والریانوس امپراتور روم. او یکی از پادشاهان نامی سلسله ساسانی است شکیل و با عزم بود و مردم ایران وی را دوست داشتند.
شاپور دوم (ذوالاکتاف):
این پادشاه نامدار بیشترین مدت پادشاهی در تاریخ ایران را به مدت هفتاد سال داشته است. او با اقتدار توانست دست اعراب وحشی ، هون ها ، گرجی ها را از تجاوز به ایران کوتاه کند. در چندین نوبت امپراتورهای روم را شکست داد و از آنها غرامت گرفت.
مهرداد کبیر:
این شاه از شاهان بزرگ اشکانی است. در زمان او ایران بر سکاها و مردمان صحراگرد که از طرف شمال به کشور فشار می آوردند فائق آمد و ارمنستان را به طور کامل به ایران ملحق ساخت. مهرداد نه تنها بر سکاها غلبه کرد بلکه حدود ایران را تا کوههای هیمالیا در تبت رساند.
ارد اول:
از پادشاهان نامی اشکانی که خاطره شکست رومیان به سرداری کراسوس از ایرانیان به سرداری سورنا در زمان او اتفاق افتاد که باعث افتخار تمام ایرانیان محسوب می شود؛ زیرا در این نبرد تعداد سپاه ایران 10 هزار نفر و سپاه روم 50 هزار نفر بود و سپاه ایران به کمک تیراندازان ماهر خود توانست تمامی سپاه روم را نابود سازد. این نبرد یکی از شگفت آورترین نبردهای دنیای باستان تلقی می شود.
شاه عباس کبیر:
پادشاه نامدار صفوی ، در زمان او ایران به اوج عظمت خود رسید و بارها سپاه عثمانی و ازبکان را در دو جبهه متفاوت شکست داد. شاه عباس همچنین بندر گمبرون را از دست پرتغالی ها در آورده و از آن به بعد این بندر، بندر عباس خوانده شد. او اصلاحاتی را در ایران به وجود آورد و ایران مهد تمدن جهان محسوب می شد. تا جایی که پایتخت او اصفهان نصف جهان خوانده می شد و به حق نامدارترین پادشاه ایران بعد از اسلام محسوب می شود.شاه عباس در اواخر عمر رویه دیگری گرفته وبه ظلم وستم به مردم و کشتن و کور کردن فرزندانش پرداخت.
نادر شاه افشار:
کوتاه کننده دست افغانهای یاغی ، روس ها و عثمانی ها از ایران و تسخیر کننده هند. او سرداری قابل و بسیار شجاع بود ولی در امر مملکت داری ناموفق بود.
کریم خان زند:
بیشتر به خاطر عطوفت ذاتی و سادگی و بی آلایش بودنش محبوب عوام شد. تا جایی که خود را وکیل الرعایا خواند.
ناصرالدین شاه:
بی لیاقت ترین شاه تاریخ ایران کسیکه با پنجاه سال سلطنتش در حالیکه جهان در اوج پیشرفت تمدن بود، ایران را پنجاه سال از تمدن عقب تر برد. بیشتر وقت او به اندازه گیری طول سبیلش و زن بارگی گذشت. در زمان او ترکمنستان و خیوه و پاکستان از ایران جدا شدند و هرات و افغانستان توسط انگلیس اشغال گشت و این شاه سرگرم با حرمسرای خود- بیش از 120 زن در حرمسرای او بودند- کوچکترین توجهی به این ناکامی ها ننمود. پادشاهی که در سن 68 سالگی عاشق دختری 12 ساله به نام ماه رخسار که خواهر زنش هم بود شد و در حالیکه این دختر بیچاره جای نبیره او بود او را عقد نمود. در کل پادشاهی ظالم، مغرور، شکمباره و در برابر بیگانگان سهل انگار بود.
فتحعلی شاه قاجار:
پادشاهی که تمام توجهش به آرایش ریش بلندش بود و خوشگذرانی با زنان حرمسرایش. در زمان او و در دو نبرد با روسها؛ گرجستان، ارمنستان، تفلیس، باکو و بیشتر نواحی شمال غربی ایران از دست رفت و به تابعیت روسها در آمد.
شاه سلطان حسین صفوی:
او در مدت سی سال هزار زن گرفت. مخترع سرسره بازی زنانش بود. و سرانجام یک جوان دیوانه به نام محمود افغان با لشکری نه چندان زیاد توانست پایتختش را محاصره و تاج از سر بی کفایتش درآورد. در زمانیکه محمود افغان از افغانستان به راه افتاد و در سر راه خود شهرهای بم و کرمان را فتح کرد و به سرعت به سوی اصفهان در حرکت بود. شاه سلطان حسین در همان زمان دستور داده بود تا هر سال یک روز هیچ دکان داری در بازار و خیابان ها حق ندارد در محل کسبش حضور داشته باشد. باید حتما زن و دخترانش به جای او در دکان وحجره باشند. تا شاه که طبق فتوایی محرم همه زنان بود وهیچ زنی نمی بایست از او رو بگیرد. یکایک آنان را ببیند و از میان آنان، تعدادی زن و دختر زیبا انتخاب کرده و به حرمسرای خود ببرد. صد افسوس برای مردم آن روزگار که عقیده داشتند ، آبی که شاه سلطان حسین در آن دست هایش را می شوید شفا دهنده است و اگر قطره ای به بیمار داده شود بهبود خواهد یافت. مردمی خرافه پرست ودر منجلاب نادانی . ای کاش چنان مردمی از مادر زاده نمی شدند.
سلطان محمد خوارزمشاه:
پادشاه ترسو و بی لیاقت خوارزمشاهی که در زمان او چنگیز خان به ایران حمله نمود و مغولان که خود را در برابر مردم ایران تنها دیدند مردم شجاع ایران را به خاک و خون کشیدند، و ایران را به ویرانه مبدل ساختند. سلطان محمد خوارزمشاه به جزیره آبسکون در دریاچه خزر گریخت و می گویند از ترس مغولان دق کرد.
-محبوبترین شاهان ایران:
کورش کبیر (ذوالقرنین):
بدون شک محبوبترین شاه تاریخ ایران کورش بزرگ است. تنها شخص ایرانی که نام او با افتخار در قرآن به عنوان ذوالقرنین آمده است. در تورات نیز به عنوان بنده صالح خداوند از وی نام برده شده است و پیامبران بنی اسرائیل او را مسیح موعود و نجات دهنده ملت ها می دانستند. شاهنشاهی که اولین منشور آزادی را در تاریخ بشر نوشت. اولین شاهنشاهی را تشکیل داد که وسعت آن از رود سند تا کناره های دریای مدیترانه را در بر می گرفت. کورش سه امپراتوری بزرگ آن روزگار را شکست داد وبه قلمروش افزود ؛ ماد ، لیدی و بابل ولی کوچکترین بی احترامی با پادشاهان مغلوب ننمود و با عطوفت و مهربانی با ملل مغلوب رفتار نمود. کورش بزرگ انقلاب اخلاقی را در دنیای قدیم به وجود آورد و به حق عنوان برترین شاه تاریخ ایران و حتی جهان برازنده او است. از مهم ترین خصوصیات اخلاقی کورش بزرگ ، علاقه و محبتی است که به قوام خانواده داشته است. وفاداری او به همسرش کاساندان زبانزد بود . او بیش از یک همسر اختیار نکرد و پس از وفات همسرش نیز به او وفادار ماند.
داریوش بزرگ:
شاهی عاقل و دارای اراده ی قوی و عزم راسخ. این شاه، شاهنشاهی هخامنشی را از نو تأسیس کرد و به آن تشکیلاتی داد که در آن زمان بسیار مهم می نمود، چنان که اسکندر و سلوکی ها و بعدها ساسانیان همان روش را در پیش گرفتند. بعضی از محققان داریوش را مهمترین شاه ایران دانسته اند و فقط کورش بزرگ و انوشیروان را قابل مقایسه با او دانسته اند. وسعت شاهنشاهی داریوش از شبه جزیره هند در آسیا تا مقدونیه و رود دانوب در اروپا و از سویی مصر و لیبی و قسمتی از سودان در افریقا را در بر می گرفت.
انوشیروان عادل:
خسرو انوشیروان پادشاه محبوب ساسانی بود که مورخین شرقی وی را بزرگترین پادشاه ایران دانسته اند، ولی حالا که معرفت به اوضاع و احوال ایران باستان بیشتر شده است نمی توان او را دارای این مقام دانست . اما در این که او بزرگترین شاه سلسله ساسانی بوده تردیدی نیست. او شاهی عادل و سختگیر، جنگی و مدبر، سردار و دلیر بود. در زمان او سلسله ساسانی به اوج عظمت خود رسید و بارها سپاهیان روم را شکست داد. دولت هیاطله را از صفحه روزگار محو نمود. خزرهای وحشی را گوشمالی داد. ترک ه ای آن طرف رود جیحون رادر جای خود نشاند و حبشی ها را از یمن بیرون راند و این مملکت را دست نشانده ایران نمود. از طرف دیگر اصلاحات او در امور داخلی روح جدیدی به کالبد ایران دمید.
شاپور اول:
شکست دهنده سه امپراتور رومی و اسیر کننده والریانوس امپراتور روم. او یکی از پادشاهان نامی سلسله ساسانی است شکیل و با عزم بود و مردم ایران وی را دوست داشتند.
شاپور دوم (ذوالاکتاف):
این پادشاه نامدار بیشترین مدت پادشاهی در تاریخ ایران را به مدت هفتاد سال داشته است. او با اقتدار توانست دست اعراب وحشی ، هون ها ، گرجی ها را از تجاوز به ایران کوتاه کند. در چندین نوبت امپراتورهای روم را شکست داد و از آنها غرامت گرفت.
مهرداد کبیر:
این شاه از شاهان بزرگ اشکانی است. در زمان او ایران بر سکاها و مردمان صحراگرد که از طرف شمال به کشور فشار می آوردند فائق آمد و ارمنستان را به طور کامل به ایران ملحق ساخت. مهرداد نه تنها بر سکاها غلبه کرد بلکه حدود ایران را تا کوههای هیمالیا در تبت رساند.
ارد اول:
از پادشاهان نامی اشکانی که خاطره شکست رومیان به سرداری کراسوس از ایرانیان به سرداری سورنا در زمان او اتفاق افتاد که باعث افتخار تمام ایرانیان محسوب می شود؛ زیرا در این نبرد تعداد سپاه ایران 10 هزار نفر و سپاه روم 50 هزار نفر بود و سپاه ایران به کمک تیراندازان ماهر خود توانست تمامی سپاه روم را نابود سازد. این نبرد یکی از شگفت آورترین نبردهای دنیای باستان تلقی می شود.
شاه عباس کبیر:
پادشاه نامدار صفوی ، در زمان او ایران به اوج عظمت خود رسید و بارها سپاه عثمانی و ازبکان را در دو جبهه متفاوت شکست داد. شاه عباس همچنین بندر گمبرون را از دست پرتغالی ها در آورده و از آن به بعد این بندر، بندر عباس خوانده شد. او اصلاحاتی را در ایران به وجود آورد و ایران مهد تمدن جهان محسوب می شد. تا جایی که پایتخت او اصفهان نصف جهان خوانده می شد و به حق نامدارترین پادشاه ایران بعد از اسلام محسوب می شود.شاه عباس در اواخر عمر رویه دیگری گرفته وبه ظلم وستم به مردم و کشتن و کور کردن فرزندانش پرداخت.
نادر شاه افشار:
کوتاه کننده دست افغانهای یاغی ، روس ها و عثمانی ها از ایران و تسخیر کننده هند. او سرداری قابل و بسیار شجاع بود ولی در امر مملکت داری ناموفق بود.
کریم خان زند:
بیشتر به خاطر عطوفت ذاتی و سادگی و بی آلایش بودنش محبوب عوام شد. تا جایی که خود را وکیل الرعایا خواند.
دسته بندی مقالات
درحال حاضر نظری برای این مطلب وارد نشده است!
کلیه حقوق متعلق به دلتا میباشد.