مادها؛ اولین حکومت آریایی در ایران
مادها شاخهای از آریاها هستند که در شمال غرب ایران ساکن شدند و حکومت ماد را تشکیل دادند.
مادها از اقوام مهاجر هندواروپایی بودند که از اوایل هزاره اول پیش از میلاد، همراه با پارسها، از دو مسیر قفقاز و ماورالنهر به فلات ایران سرازیر شدند و بعد از نفوذ تدریجی، بهمدت چند سده بر سراسر کوههای زاگرس تسلط یافتند. پیش از آن، مادها با اقوام دیگری چون عیلام در شوش و بینالنهرین در شمال بابل، با آشور و دولت اورارتو در شمال شرقی ایران روبهرو بودند. بدین جهت مدت چهار سده طول کشید تا آریایی ها توانستند بر این اقوام مسلط شوند و نخستین شاهنشاهی در ایران و جهان را تشکیل دهند.
مختصری از تاریخ سلسله ماد
چگونگی تشکیل دولت ماد در هالهای از ابهام قرار دارد و تا کشف اسناد بیشتر باید صبر کرد تا تاریخ این دوره بیشتر توسط باستانشناسان هویدا شود. جغرافیای دولت ماد را میتوان در قسمت شمال غربی فلات ایران جستجو کرد. پایتخت دولت ماد، همدان امروزی یا هگمتانه بود. دولت ماد از شمال با اورارتو، از جنوب با عیلام و از غرب با دولتهای بینالنهرین محدود میشد. به نظر میرسد نخستین کسی که پس از غلبه نهایی مادها بر سکاها در صدد اتحاد قبایل ماد برآمد، دیاکو بود. کتزیاس این زمان را با انقراض دولت آشور برابر میداند. هرودوت بنیانگذار دولت ماد را دیاکو میداند. بنابر روایات هرودوت، او نخست بهعنوان داور مورد رجوع عموم مردم بود و سرانجام از سوی عامه بهعنوان حکمران برگزیده شد تا در میان آنها مجری عدالت و نظم باشد.
دوره حکومت ماد، یک دوره ۱۳۰ ساله بوده است. در این دوره چهار پادشاه بر تخت پادشاهی ماد نشستند. دوره هر یک از این پادشاهان، با حوادثی گذشت. دیاکو بهعنوان موسس سلسله ماد، دولت تازه تاسیس ماد را در خطر خاصی قرار نداد. فرورتیش بهعنوان جانشین او تلاش کرد با سکاها وارد اتحاد شود؛ اما سکاها از طریق حیله، او را به قتل رساندند.
شاید مهمترین پادشاه دولت ماد، پادشاه سوم آن، هوخشتره بود. در دوره او دولت ماد از لحاظ سیاسی و اقتصادی رشد کرد. دوره شاه پایانی حکومت ماد نیز دوره تضعیف مادها بود که زمینه تسلط کوروش هخامنشی بر ماد را فراهم کرد.
شاهان معروف ماد
دیاکو
دیاکو بهمدت ۵۳ سال، یعنی تا ۶۷۴ قبل از میلاد، حکومت می کرد. از آنجایی که وجود او سبب بسط امنیت در منطقه بود و دولت آشور که در آن زمان حاکمی مطلق و جبار در سراسر بینالنهرین به شمار میرفت، از سوی دیاکو احساس خطر نمیکرد و با حکومت او تعارضی نشان نداد.
فرورتیش
جانشین دیاکو، فرورتیش بود. از او در کتیبههای آشور با نام خشثریته نام بردهاند. او در آغاز حاکم یک شهر بود؛ احتمالا هم بهعنوان داور و هم بهعنوان فرمانده جنگی مورد توجه مردم بود و کمی بعد به ریاست اتحادیهای از اقوام ماد منصوب شد و به همین جهت توانست مخالفان آشور را با خود همراه و متحد کند.طبق گزارش هرودوت، او پس از اتحاد با گروهی از سکاها و جلب حمایت سران قوم پارس به تدارک سپاهی منظم پرداخت و به قلمرو آشور حمله کرد؛ اما در اثر بیتجربگی و اختلاف با قبائل سکایی در این جنگ کشته شد. بعد از آن، سکاها برای مدتی نسبتا طولانی در نواحی غربی ایران تاختند و از هیچ غارتی فروگذار نکردند.
هوخشتره یا کیاکزار
سرانجام یکی از فرماندهان ماد به نام کیاکسار زمام امور را به دست گرفت. او را با نام هوخشتره نیز خواندهاند. هرودوت او را پسر فرورتیش میداند و روایت میکند که او توانست با یک خدعه به غائله سکاها پایان دهد. در گزارش هرودوت آمده است که کیاکزار مادوئیس، فرمانروای سکاها را بههمراه عدهای از سران قوم به مهمانی دعوت کرد و همه را به قتل رساند. بعد از آن، باقیمانده سکاها به خدمت ماد درآمدند.
هوخشتره یا کیاکزار، مشهورترین پادشاه ماد بود
آستیاگ
بعد از هوخشتره، پسرش آستیاگ که به آژیدهاک نیز شهرت داشت به حکومت رسید. او از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد بهمدت ۳۵ سال حکومت کرد. او برخلاف پدرش، به عشرت و آرامش روی آورد. دولت ماد در دوران او به ثروت و نعمت رسید. به این سبب، آستیاگ به تقلید از دربار آشور به بنای کاخها و شکارگاهها و باغهای متعدد پرداخت. با این همه، مورخان او را فردی مغرور، بیرحم و جاهطلب معرفی کرده و صفاتی ناپسند را به او نسبت دادهاند. به نظر میرسد فشارهای او و درباریان ماد بر مردم بهتدریج موجب افزایش ثروت و فساد اخلاقی در دربار و فقر و تنگدستی عمومی شد و زمینههای لازم برای سقوط فرمانروایی ماد را فراهم کرد.
در این شرایط، کوروش هخامنشی نوه دختری آستیاگ، در انشان بهجای پدرش کمبوجیه بر مسند فارس تکیه زده بود. او طبق اسناد بابلی با نبونید شاه بابل، پیمانی را منعقد کرد و به ایجاد نفوذ در دیگر سران و فرماندهان طوایف مجاور دست زد. سرانجام بعد از سه جنگ پیدرپی، کوروش بر آستیاگ چیره شد و بساط دولت ماد را در هم پیچید.
اوج قدرت سیاسی مادها و شکست آشور
در سطرهای قبل، به خلاصهای از عملکرد پادشاهان سلسله ماد اشاره شد. هوخشتره را میتوان معروفترین پادشاه ماد دانست؛ زیرا در دوره او جغرافیای ماد گسترش یافت و ماد به اوج قدرت سیاسی و اقتصادی دست یافت. او در سالهای ۶۲۴ تا ۵۸۵ پیش از میلاد حکومت کرد. مورخان او را بنیانگذار واقعی دولت ماد میدانند.
کیاکزار در دوران فرمانروایی خود به ایجاد و سازماندهی سپاهی منظم پرداخت و طوایف مانایی را به خدمت خود گماشت. همدان را در مقابل نینوای آشور، پایتخت قرار داد و در آنجا یک ارگ بزرگ را بنا کرد. از این ارگ بزرگ امروزه چیزی برجای نمانده است. هوخشتره دست دوستی به سوی دولت پارس دراز کرد. پارسها ابتدا در اطراف دریاچه ارومیه ساکن شدند؛ اما بهدلیل حملات دولت آشور و اورارتو به آنها، به نواحی جنوبی و نزدیکی دولت عیلام مهاجرت کردند و شهری بنا کردند که آن را پارسوماش لقب دادند.
هوخشتره با فرمانروای بابل، نبوپلسر، بر ضد آشور متحد شد و بعد از یک سلسله جنگها، سرانجام دولت آشور سقوط کرد. شواهد باستانشناسی نشان میدهد فاتحان جدید انتقام سختی از آشور گرفتند. مادها نینوا را به آتش کشیدند و ثروت آن را به غارت بردند. با فتح آشور بر قدرت دولت ماد افزوده شد. بعد از آن، هوخشتره به شرق فلات ایران رفت و در امتداد جنوب البرز تا ولایت پارت و باختر پیش رفت و امنیت را در آن نواحی ایجاد کرد. هوخشتره قلمرو خود در آسیای صغیر را گسترش داد و با دولت لیدی رودررو شد. در این جنگ که پنج سال به درازا کشید، سرانجام هر دو طرف صلح کردند و رود هالیس، مرز مشترک ایران و لیدی انتخاب شد. بعد از آن هوخشتره درگذشت.
اعتقادات و فرهنگ مادها
درباره اعتقادات دینی مادها، اطلاعات زیادی در دست نیست. بر طبق کتاب هرودوت، دین مادها، مادی بود. هرودوت مغها را روحانیونی میداند که از بین مادها برخاستند. آنها طبقهای روحانی بودند که کار ويژه آنها بهصورت ارثی از پدر به پسر منتقل میشد. مغها در دربار ایشتوویگو بهعنوان پیشگو، مشاور و تعبیر کننده خواب، فعالیت میکردند و نقش اساسی در دربار مادها داشتند.
برخی از مورخان قدیمی، مغها را روحانیونی تعریف کردهاند که مردم را به دین زرتشتی هدایت میکردند. دیاکونوف براین عقیده است که ایشتوویگو و هوخشتره دین مغها را پذیرفتند که برگرفته از تعالیم زرتشتی بود. برخی از مورخان با این نظریه موافق نیستند. از نظر آنها تعلیمات مغها و فرهنگ مادی شباهت زیادی به تعلیمات زرتشت ندارد. حتی مریبویس بر این عقیده است که مغها مانع تبلیغات مذهبی زرتشتیان میشدند. به نظر میرسد پیش از حکومت ماد، در بین هندوایرانیها نوعی مزداگرایی رواج داشت که با ویژگیهای دین زرتشت همخوان نبود. این در حالی است که دین زرتشت در نیمه اول سده ششم پیش از میلاد و در زمان آخرین شاه ماد در ایران گسترش یافت.
فرهنگ مادها
تشکیلات سیاسی: تشکیلات سیاسی مادها تا حد زیادی مانند آشور بود. به نظر میرسد مادها در زمینه سیاست و اداره ارتش، از آشور تقلید میکردند. فرورتیش به نظم دادن سپاه ماد پرداخت و هوخشتره آن را وسعت داد.
خط مادها: از دوره ماد، کتیبه خاصی برجای نمانده که مشخص کند سیستم نوشتاری مادها چگونه بوده است. مشخص نیست که آیا مادها خطی مستقل داشتند یا از خط اقوام دیگر در تمدن خود بهره بردهاند. در حال حاضر تنها کتیبهای روی یک لوح برنزی بهجای مانده که در سرزمین مادها کشف شده است. این لوح به خط میخی اکدی نوشته شده؛ اما در آن اشارهای به نام مادها نشده است. با وجود مشخص نبودن خط مادها، برخی مورخان بر این عقیدهاند که مادها از خط میخی اکدی استفاده میکردند و برخی دیگر نیز معتقدند که زبان فارسی باستان و خط میخی مورد استفاده در دوره هخامنشی، از آن مادها بود و پارسها از آن استفاده کردند.
زبان مادها: زبان مادها زبانی هندواروپایی بوده است. از این زبان، کتیبه مستقلی برجای نمانده که زبان مادی را از روی آن قضاوت کنند. وجود واژههای بازمانده از دوره مادها در کتیبههای فارسی باستان نشاندهنده این است که مادها زبان خود را داشتهاند. این واژهها ریشه هندواروپایی دارند و با زبان فارسی باستان متفاوت هستند؛ اما آنقدر زیاد نیستند که قابل استناد باشند.
هنر ماد: درباره هنر مادها، سند خاصی در دست نیست و آنچه گفته شده بیشتر بر اساس حدس است. مادها ممکن است از لحاظ هنری سلیقهای مانند سکاییان یا کیمریها داشتند. به احتمال بسیار هنر آنها بیشتر برای ساختن اسلحهها، ساز و برگ اسب و ظروف فلزی مزین به کار میرفت. جامههای قلاب دوزی مادها نشان از هنر قلابدوزی ماد دارد. برخی مورخان معتقدند مادها هنر خاصی نداشتند؛ چون هیچ نمونه خاصی از آثار مادها به دست نیامده که نشانی از هنر، داشته باشد. برخی باستانشناسان بر این عقیدهاند که تپههای نوشیجان و گودین تپه از دوره مادها بر جای ماندهاند و برخی دیگر معتقدند این آثار مربوط به دوره پیش از ماد است.
جاذبههای گردشگری به جای مانده از ماد
گنجینه سقز
گنجینه سقز در جنوب دریاچه ارومیه و در نزدیکی شهر سقز واقع شده است. دژ زیویه، قلعهای است که از این دوره، برجای مانده است. امروزه این قلعه از بین رفته و تنها آثار کمی از آن روی یک تپه دیده میشود. اشیای به دست آمده از این مکان، سبب شهرت آن شدهاند. برخی از مورخان مانند گیرشمن آن را متعلق به مادوئیس از رهبران قوم سکا میدانند. اگرچه سبک این اثر، آشوری، سکایی و مانایی است، این سبک در آثار دوره ماد نیز دیده میشد.
این آثار شامل دستبند، لوح زرین با اشکال حیوانات و موجودات بالدار، الواح مفرغی، تصاویر بز کوهی، کاسه مفرغی، غلاف شمشیر زرین با نشق حیوانات، بشقاب سیمین، پیگره پرنده شکاری میشوند. سینهبند زرین با تصاویری از گاوهای بالدار با سر انسان، ابوالهولها و برخی اشیای دیگر که ترکیبی از هنر سکایی و آشوری بودند، نمونههایی دیگر از این اشیا هستند. بهدلیل ارتباط زیاد دولت ماد با سکاها، هنر آنها روی اشیای مادی نیز اثر گذاشته است.
مقابر صخرهای
یکی از مقابر صخرهای دوره ماد در سر پل ذهاب قرار دارد و روی آن، یک صحنه مذهبی حک شده است. در این صحنه یک فرد برسم به دست حجاری شده است. مقابر دیگری از این دست در جنوب دریاچه ارومیه وجود دارد.
قبر صخرهای فخر یکا
آثاری از تمدن ماد در تپه حصار، تپه سیلک، تپه گیان و گوی تپه نیز مشاهده شده است.
شیر سنگی همدان
شیر سنگی همدان در میدان اصلی شهر همدان است که در اثر فرسایش از بین رفته است.
کاخ دیاکو در هگمتانه
مادها در دوره حکومت خود، هگمتانه را بهعنوان پایتخت برگزیدند. هگمتانه پایتخت تابستانی هخامنشیان نیز بود. مورخان، موسس سلسله ماد را دیاکو و پایتخت او را هگمتانه دانستهاند. بنابراین سابقه هگمتانه به ۷۰۰ سال قبل از میلاد میرسد. هگمتانه از همگمتان به معنی «محل گرد آمدن» گرفته شده و پیش از تشکیل دولت ماد از آن برای گردهماییها استفاده میشد. هرودوت کاخ هگمتانه را که روی یک تپه ساخته شده بود، دارای دیواری متحدالمرکز توصیف کرده که دیوار داخلی آن از دیوارهای بیرونی بلندتر بوده است. درونیترین بخش کاخ، مربوط به دیاکو و گنجینه او بود و دیوارهای کاخ هرکدام، یک رنگ خاص داشتند و درونیترین دیوارهای کاخ با رنگ طلا و نقره، رنگ امیزی شده بودند.
بر اساس دادههای باستانشناسی، هگمتانه با همدان منطبق است. عدم وجود آثار برجای مانده از دوره باستان در این منطقه، سبب شده که برخی بازدید از تخت سلیمان را بهجای هگمتانه به گردشگران، پیشنهاد دهند. حکومت مادها اولین حکومت از نژاد آریاییهای مهاجر در ایران بود. این حکومت چهار پادشاه داشت. دوره اوج گسترش حکومت ماد در عهد هوخشتره بود که توانست با آشور بجنگد و این دولت بزرگ را شکست دهد. آثار چندانی از مادها بهعنوان اولین دولت آریایی در ایران، بر جای نمانده است.
مادها از اقوام مهاجر هندواروپایی بودند که از اوایل هزاره اول پیش از میلاد، همراه با پارسها، از دو مسیر قفقاز و ماورالنهر به فلات ایران سرازیر شدند و بعد از نفوذ تدریجی، بهمدت چند سده بر سراسر کوههای زاگرس تسلط یافتند. پیش از آن، مادها با اقوام دیگری چون عیلام در شوش و بینالنهرین در شمال بابل، با آشور و دولت اورارتو در شمال شرقی ایران روبهرو بودند. بدین جهت مدت چهار سده طول کشید تا آریایی ها توانستند بر این اقوام مسلط شوند و نخستین شاهنشاهی در ایران و جهان را تشکیل دهند.
مختصری از تاریخ سلسله ماد
چگونگی تشکیل دولت ماد در هالهای از ابهام قرار دارد و تا کشف اسناد بیشتر باید صبر کرد تا تاریخ این دوره بیشتر توسط باستانشناسان هویدا شود. جغرافیای دولت ماد را میتوان در قسمت شمال غربی فلات ایران جستجو کرد. پایتخت دولت ماد، همدان امروزی یا هگمتانه بود. دولت ماد از شمال با اورارتو، از جنوب با عیلام و از غرب با دولتهای بینالنهرین محدود میشد. به نظر میرسد نخستین کسی که پس از غلبه نهایی مادها بر سکاها در صدد اتحاد قبایل ماد برآمد، دیاکو بود. کتزیاس این زمان را با انقراض دولت آشور برابر میداند. هرودوت بنیانگذار دولت ماد را دیاکو میداند. بنابر روایات هرودوت، او نخست بهعنوان داور مورد رجوع عموم مردم بود و سرانجام از سوی عامه بهعنوان حکمران برگزیده شد تا در میان آنها مجری عدالت و نظم باشد.
دوره حکومت ماد، یک دوره ۱۳۰ ساله بوده است. در این دوره چهار پادشاه بر تخت پادشاهی ماد نشستند. دوره هر یک از این پادشاهان، با حوادثی گذشت. دیاکو بهعنوان موسس سلسله ماد، دولت تازه تاسیس ماد را در خطر خاصی قرار نداد. فرورتیش بهعنوان جانشین او تلاش کرد با سکاها وارد اتحاد شود؛ اما سکاها از طریق حیله، او را به قتل رساندند.
شاید مهمترین پادشاه دولت ماد، پادشاه سوم آن، هوخشتره بود. در دوره او دولت ماد از لحاظ سیاسی و اقتصادی رشد کرد. دوره شاه پایانی حکومت ماد نیز دوره تضعیف مادها بود که زمینه تسلط کوروش هخامنشی بر ماد را فراهم کرد.
شاهان معروف ماد
دیاکو
دیاکو بهمدت ۵۳ سال، یعنی تا ۶۷۴ قبل از میلاد، حکومت می کرد. از آنجایی که وجود او سبب بسط امنیت در منطقه بود و دولت آشور که در آن زمان حاکمی مطلق و جبار در سراسر بینالنهرین به شمار میرفت، از سوی دیاکو احساس خطر نمیکرد و با حکومت او تعارضی نشان نداد.
فرورتیش
جانشین دیاکو، فرورتیش بود. از او در کتیبههای آشور با نام خشثریته نام بردهاند. او در آغاز حاکم یک شهر بود؛ احتمالا هم بهعنوان داور و هم بهعنوان فرمانده جنگی مورد توجه مردم بود و کمی بعد به ریاست اتحادیهای از اقوام ماد منصوب شد و به همین جهت توانست مخالفان آشور را با خود همراه و متحد کند.طبق گزارش هرودوت، او پس از اتحاد با گروهی از سکاها و جلب حمایت سران قوم پارس به تدارک سپاهی منظم پرداخت و به قلمرو آشور حمله کرد؛ اما در اثر بیتجربگی و اختلاف با قبائل سکایی در این جنگ کشته شد. بعد از آن، سکاها برای مدتی نسبتا طولانی در نواحی غربی ایران تاختند و از هیچ غارتی فروگذار نکردند.
هوخشتره یا کیاکزار
سرانجام یکی از فرماندهان ماد به نام کیاکسار زمام امور را به دست گرفت. او را با نام هوخشتره نیز خواندهاند. هرودوت او را پسر فرورتیش میداند و روایت میکند که او توانست با یک خدعه به غائله سکاها پایان دهد. در گزارش هرودوت آمده است که کیاکزار مادوئیس، فرمانروای سکاها را بههمراه عدهای از سران قوم به مهمانی دعوت کرد و همه را به قتل رساند. بعد از آن، باقیمانده سکاها به خدمت ماد درآمدند.
هوخشتره یا کیاکزار، مشهورترین پادشاه ماد بود
آستیاگ
بعد از هوخشتره، پسرش آستیاگ که به آژیدهاک نیز شهرت داشت به حکومت رسید. او از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد بهمدت ۳۵ سال حکومت کرد. او برخلاف پدرش، به عشرت و آرامش روی آورد. دولت ماد در دوران او به ثروت و نعمت رسید. به این سبب، آستیاگ به تقلید از دربار آشور به بنای کاخها و شکارگاهها و باغهای متعدد پرداخت. با این همه، مورخان او را فردی مغرور، بیرحم و جاهطلب معرفی کرده و صفاتی ناپسند را به او نسبت دادهاند. به نظر میرسد فشارهای او و درباریان ماد بر مردم بهتدریج موجب افزایش ثروت و فساد اخلاقی در دربار و فقر و تنگدستی عمومی شد و زمینههای لازم برای سقوط فرمانروایی ماد را فراهم کرد.
در این شرایط، کوروش هخامنشی نوه دختری آستیاگ، در انشان بهجای پدرش کمبوجیه بر مسند فارس تکیه زده بود. او طبق اسناد بابلی با نبونید شاه بابل، پیمانی را منعقد کرد و به ایجاد نفوذ در دیگر سران و فرماندهان طوایف مجاور دست زد. سرانجام بعد از سه جنگ پیدرپی، کوروش بر آستیاگ چیره شد و بساط دولت ماد را در هم پیچید.
اوج قدرت سیاسی مادها و شکست آشور
در سطرهای قبل، به خلاصهای از عملکرد پادشاهان سلسله ماد اشاره شد. هوخشتره را میتوان معروفترین پادشاه ماد دانست؛ زیرا در دوره او جغرافیای ماد گسترش یافت و ماد به اوج قدرت سیاسی و اقتصادی دست یافت. او در سالهای ۶۲۴ تا ۵۸۵ پیش از میلاد حکومت کرد. مورخان او را بنیانگذار واقعی دولت ماد میدانند.
کیاکزار در دوران فرمانروایی خود به ایجاد و سازماندهی سپاهی منظم پرداخت و طوایف مانایی را به خدمت خود گماشت. همدان را در مقابل نینوای آشور، پایتخت قرار داد و در آنجا یک ارگ بزرگ را بنا کرد. از این ارگ بزرگ امروزه چیزی برجای نمانده است. هوخشتره دست دوستی به سوی دولت پارس دراز کرد. پارسها ابتدا در اطراف دریاچه ارومیه ساکن شدند؛ اما بهدلیل حملات دولت آشور و اورارتو به آنها، به نواحی جنوبی و نزدیکی دولت عیلام مهاجرت کردند و شهری بنا کردند که آن را پارسوماش لقب دادند.
هوخشتره با فرمانروای بابل، نبوپلسر، بر ضد آشور متحد شد و بعد از یک سلسله جنگها، سرانجام دولت آشور سقوط کرد. شواهد باستانشناسی نشان میدهد فاتحان جدید انتقام سختی از آشور گرفتند. مادها نینوا را به آتش کشیدند و ثروت آن را به غارت بردند. با فتح آشور بر قدرت دولت ماد افزوده شد. بعد از آن، هوخشتره به شرق فلات ایران رفت و در امتداد جنوب البرز تا ولایت پارت و باختر پیش رفت و امنیت را در آن نواحی ایجاد کرد. هوخشتره قلمرو خود در آسیای صغیر را گسترش داد و با دولت لیدی رودررو شد. در این جنگ که پنج سال به درازا کشید، سرانجام هر دو طرف صلح کردند و رود هالیس، مرز مشترک ایران و لیدی انتخاب شد. بعد از آن هوخشتره درگذشت.
اعتقادات و فرهنگ مادها
درباره اعتقادات دینی مادها، اطلاعات زیادی در دست نیست. بر طبق کتاب هرودوت، دین مادها، مادی بود. هرودوت مغها را روحانیونی میداند که از بین مادها برخاستند. آنها طبقهای روحانی بودند که کار ويژه آنها بهصورت ارثی از پدر به پسر منتقل میشد. مغها در دربار ایشتوویگو بهعنوان پیشگو، مشاور و تعبیر کننده خواب، فعالیت میکردند و نقش اساسی در دربار مادها داشتند.
برخی از مورخان قدیمی، مغها را روحانیونی تعریف کردهاند که مردم را به دین زرتشتی هدایت میکردند. دیاکونوف براین عقیده است که ایشتوویگو و هوخشتره دین مغها را پذیرفتند که برگرفته از تعالیم زرتشتی بود. برخی از مورخان با این نظریه موافق نیستند. از نظر آنها تعلیمات مغها و فرهنگ مادی شباهت زیادی به تعلیمات زرتشت ندارد. حتی مریبویس بر این عقیده است که مغها مانع تبلیغات مذهبی زرتشتیان میشدند. به نظر میرسد پیش از حکومت ماد، در بین هندوایرانیها نوعی مزداگرایی رواج داشت که با ویژگیهای دین زرتشت همخوان نبود. این در حالی است که دین زرتشت در نیمه اول سده ششم پیش از میلاد و در زمان آخرین شاه ماد در ایران گسترش یافت.
فرهنگ مادها
تشکیلات سیاسی: تشکیلات سیاسی مادها تا حد زیادی مانند آشور بود. به نظر میرسد مادها در زمینه سیاست و اداره ارتش، از آشور تقلید میکردند. فرورتیش به نظم دادن سپاه ماد پرداخت و هوخشتره آن را وسعت داد.
خط مادها: از دوره ماد، کتیبه خاصی برجای نمانده که مشخص کند سیستم نوشتاری مادها چگونه بوده است. مشخص نیست که آیا مادها خطی مستقل داشتند یا از خط اقوام دیگر در تمدن خود بهره بردهاند. در حال حاضر تنها کتیبهای روی یک لوح برنزی بهجای مانده که در سرزمین مادها کشف شده است. این لوح به خط میخی اکدی نوشته شده؛ اما در آن اشارهای به نام مادها نشده است. با وجود مشخص نبودن خط مادها، برخی مورخان بر این عقیدهاند که مادها از خط میخی اکدی استفاده میکردند و برخی دیگر نیز معتقدند که زبان فارسی باستان و خط میخی مورد استفاده در دوره هخامنشی، از آن مادها بود و پارسها از آن استفاده کردند.
زبان مادها: زبان مادها زبانی هندواروپایی بوده است. از این زبان، کتیبه مستقلی برجای نمانده که زبان مادی را از روی آن قضاوت کنند. وجود واژههای بازمانده از دوره مادها در کتیبههای فارسی باستان نشاندهنده این است که مادها زبان خود را داشتهاند. این واژهها ریشه هندواروپایی دارند و با زبان فارسی باستان متفاوت هستند؛ اما آنقدر زیاد نیستند که قابل استناد باشند.
هنر ماد: درباره هنر مادها، سند خاصی در دست نیست و آنچه گفته شده بیشتر بر اساس حدس است. مادها ممکن است از لحاظ هنری سلیقهای مانند سکاییان یا کیمریها داشتند. به احتمال بسیار هنر آنها بیشتر برای ساختن اسلحهها، ساز و برگ اسب و ظروف فلزی مزین به کار میرفت. جامههای قلاب دوزی مادها نشان از هنر قلابدوزی ماد دارد. برخی مورخان معتقدند مادها هنر خاصی نداشتند؛ چون هیچ نمونه خاصی از آثار مادها به دست نیامده که نشانی از هنر، داشته باشد. برخی باستانشناسان بر این عقیدهاند که تپههای نوشیجان و گودین تپه از دوره مادها بر جای ماندهاند و برخی دیگر معتقدند این آثار مربوط به دوره پیش از ماد است.
جاذبههای گردشگری به جای مانده از ماد
گنجینه سقز
گنجینه سقز در جنوب دریاچه ارومیه و در نزدیکی شهر سقز واقع شده است. دژ زیویه، قلعهای است که از این دوره، برجای مانده است. امروزه این قلعه از بین رفته و تنها آثار کمی از آن روی یک تپه دیده میشود. اشیای به دست آمده از این مکان، سبب شهرت آن شدهاند. برخی از مورخان مانند گیرشمن آن را متعلق به مادوئیس از رهبران قوم سکا میدانند. اگرچه سبک این اثر، آشوری، سکایی و مانایی است، این سبک در آثار دوره ماد نیز دیده میشد.
این آثار شامل دستبند، لوح زرین با اشکال حیوانات و موجودات بالدار، الواح مفرغی، تصاویر بز کوهی، کاسه مفرغی، غلاف شمشیر زرین با نشق حیوانات، بشقاب سیمین، پیگره پرنده شکاری میشوند. سینهبند زرین با تصاویری از گاوهای بالدار با سر انسان، ابوالهولها و برخی اشیای دیگر که ترکیبی از هنر سکایی و آشوری بودند، نمونههایی دیگر از این اشیا هستند. بهدلیل ارتباط زیاد دولت ماد با سکاها، هنر آنها روی اشیای مادی نیز اثر گذاشته است.
مقابر صخرهای
یکی از مقابر صخرهای دوره ماد در سر پل ذهاب قرار دارد و روی آن، یک صحنه مذهبی حک شده است. در این صحنه یک فرد برسم به دست حجاری شده است. مقابر دیگری از این دست در جنوب دریاچه ارومیه وجود دارد.
قبر صخرهای فخر یکا
آثاری از تمدن ماد در تپه حصار، تپه سیلک، تپه گیان و گوی تپه نیز مشاهده شده است.
شیر سنگی همدان
شیر سنگی همدان در میدان اصلی شهر همدان است که در اثر فرسایش از بین رفته است.
کاخ دیاکو در هگمتانه
مادها در دوره حکومت خود، هگمتانه را بهعنوان پایتخت برگزیدند. هگمتانه پایتخت تابستانی هخامنشیان نیز بود. مورخان، موسس سلسله ماد را دیاکو و پایتخت او را هگمتانه دانستهاند. بنابراین سابقه هگمتانه به ۷۰۰ سال قبل از میلاد میرسد. هگمتانه از همگمتان به معنی «محل گرد آمدن» گرفته شده و پیش از تشکیل دولت ماد از آن برای گردهماییها استفاده میشد. هرودوت کاخ هگمتانه را که روی یک تپه ساخته شده بود، دارای دیواری متحدالمرکز توصیف کرده که دیوار داخلی آن از دیوارهای بیرونی بلندتر بوده است. درونیترین بخش کاخ، مربوط به دیاکو و گنجینه او بود و دیوارهای کاخ هرکدام، یک رنگ خاص داشتند و درونیترین دیوارهای کاخ با رنگ طلا و نقره، رنگ امیزی شده بودند.
بر اساس دادههای باستانشناسی، هگمتانه با همدان منطبق است. عدم وجود آثار برجای مانده از دوره باستان در این منطقه، سبب شده که برخی بازدید از تخت سلیمان را بهجای هگمتانه به گردشگران، پیشنهاد دهند. حکومت مادها اولین حکومت از نژاد آریاییهای مهاجر در ایران بود. این حکومت چهار پادشاه داشت. دوره اوج گسترش حکومت ماد در عهد هوخشتره بود که توانست با آشور بجنگد و این دولت بزرگ را شکست دهد. آثار چندانی از مادها بهعنوان اولین دولت آریایی در ایران، بر جای نمانده است.
دسته بندی مقالات
درحال حاضر نظری برای این مطلب وارد نشده است!
کلیه حقوق متعلق به دلتا میباشد.