/ بلاگ / لویی پاستور
لویی پاستور

بیست‌وهفتم دسامبر سال ۱۸۲۲، خانواده‌ی فقیر و تنگ‌دست پاستور در شهر کوچک دُلِ فرانسه صاحب پسری شدند؛ پسری که نامش را لویی گذاشتند. کمتر کسی و بهتر است گفت هیچکس فکرش را نمی‌کرد لویی، پسر جان ژوزف پاستور، دباغ فقیر چنان قصه‌ای از زندگی‌اش بسازد که نامش تا ابد یادآور زندگی و نجات باشد. خانواده‌ی پاستور سال ۱۸۲۷ به آربویس رفتند و لویی در سال ۱۸۳۱ به مدرسه رفت.

یک دانش‌آموز کاملاً معمولی
لویی پاستور در مدرسه، برخلاف بقیه‌ی نابغه‌ها و دانشمندان، دانش‌آموزی کاملاً معمولی بود. دانش‌آموزی که از نقاشی و ماهی‌گیری خوشش می‌آمد و پرتره‌ی اعضای خانواده و دوست‌هایش را می‌کشید. پرتره‌هایی که در خیال لویی هم نمی‌گنجید سال‌ها بعد به موزه پاریس راه پیدا کنند.

ورود لویی پاستور به دانشگاه
لویی سال ۱۸۳۹، برای تحصیل در رشته‌ی فلسفه به دانشگاه رویال بزانسون رفت. بعدها مسیر تحصیلاتش به ریاضی رسید  و شکست در آزمون ریاضی پیشرفته، او را به دنیای علوم سوق داد. او سال ۱۸۴۲ مدرکش را در زمینه‌ی علوم گرفت؛ در حالی‌که نمراتش در درس شیمی خیره‌کننده نبودند و هنوز کسی منتظر شگفتی‌سازی او نبود. لویی پاستور سال ۱۸۴۳ برای تحصیلات در مقاطع بالاتر به دانشگاه اکول نرمال سوپریور رفت و سال ۱۸۴۵ مدرک گرفت.

یک دعوت؛ یک اتفاق
سال ۱۸۴۶ دعوت‌نامه‌ای از دانشگاه در پاریس لویی را به همکاری خواند، ولی شیمی‌دان مشهور آنتوان جروم بالارد او را به فعالیت به‌عنوان دستیار آزمایشگاه در همان دانشگاه اکول نرمال سوپریور دعوت کرد. دعوتی که از سمت لویی پاستور پذیرفته شده و شروع شگفتی‌ها بود.

کار در آزمایشگاه و شروع فعالیت‌های لویی پاستور
آزمایشگاه دانشگاه اکول نرمال، یک دریچه بود. دریچه‌ای که لویی را به دنیای علم و علوم برد. او در همین آزمایشگاه روی فرآیند بلورنگاری کار کرد و به تحقیق در مورد دو پایان‌نامه‌ی مجزا، در زمینه‌‌های شیمی و فیزیک پرداخت. همچنین فکر تحقیق در مورد کریستا‌ل‌ها، انواع محلول‌ها و… در همان سال‌ها به سرش زد.

ادامه‌ی تحصیلات عالیه
لویی تنها ۲۶ سال داشت که مدرک دکترایش را دریافت کرد و همان‌سال به مقام استادی دانشگاه استراسبورگ رسید. فعالیت‌هایش ادامه داشتند؛ چهار سال بعد، یعنی سال ۱۸۵۲ عضو هیئت‌علمی دانشگاه شد. تحقیقات لویی پاستور روی فرآیند تخمیر که اولین گام مهمش در زمینه‌ی شیمی بود، از سال ۱۹۴۵ شروع شد؛ یعنی سالی که دانشمند جوان به دانشگاه لیل راه پیدا کرد.

عدم تقارن مولکولی، از اولین و مهم‌ترین ردپاهای او در دنیای علم
پاستور همیشه چیزهایی را می‌دید که دیگران کمتر بهش توجه می‌کردند؛ می‌توان گفت او ردپای پررنگ در دنیای علم را مدیون نگاه چندبعدی‌اش به مسائل بود. تحقیقات او در موسسه اکول و دانشگاه استراسبورگ روی ترکیبات تارتارات، یکی از بزرگ‌ترین کشف‌های تاریخ یعنی پدید آمدن مفهوم دست‌سانی و در ادامه ایزومر یا همپار را رقم زد.

تخمیر، گام بزرگ بعدی لویی پاستور
لویی پاستور همزمان با فعالیت در دانشگاه لیل، به تحقیق در مورد تخمیر علاقه پیدا کرد. اولین نتیجه‌ی تحقیقات، گزارشی در مورد فرآیند تخمیر اسید لاکتیک بود که سال ۱۸۵۷ آماده شد. تحقیقات پاستور روی دستاوردهای پیشین در این زمینه، خط بطلان کشید. دانشمندان پیشین باور داشتند تخمیر بر اثر تجزیه‌ی مولکولی پدید می‌آید اما پاستور معتقد بود همه‌چیز زیر سر مخمرهاست. تحقیقات ارزشمند لویی در این زمینه، فرآیند پاستوریزه کردن را به دنیا هدیه داد.



کشف میکروب
لویی پاستور اهل قانع شدن، ایستادن و توقف نبود. کشف فرآیند پاستوریزاسیون باعث نشد او دست از شناخت فرآیند تخمیر بردارد. همین پشتکار، همین عطش‌سیری ناپذیر به کشف و شناخت، باعث شد بفهمد تخمیر به‌خودی خود اتفاق نمی‌افتد، پای موجودات ریزی در میان است که تا آن موقع ناشناخته مانده بودند، موجوداتی که ما حالا میکروب صدایشان می‌کنیم. در واقع باز هم لویی بود که کشف کرد که بیشتر بیماری‌های انسان‌ها و حیوان‌ها زیر سر همین موجودات است و در پی تحقیقات او مفهوم ضدعفونی پدید آمد.

واکسن؛ سد بزرگ و ابدی لویی پاستور در برابر بیماری‌ها
واکسن همیشه یکی از مهم‌ترین اقدامات درمانی بوده، ولی شیوع ویروس کرونا، روزشماری برای ساخت واکسن و زندگی زیر سایه‌ی ترس و وحشت، بیشتر از همیشه ارزش این کشف را برایمان روشن کرد. حالا همه‌ی ما خوب می‌دانیم واکسن‌ها چه نقشی در زندگی‌مان دارند و بهتر می‌توانیم اهمیت لویی پاستور را در دنیای علم و زندگی تمام انسان‌های کره‌ی زمین درک کنیم.
 
پاستور در خلال تحقیقات پیوسته و متوقف‌ناشدنی‌اش، به تحقیق در مورد وبای پرندگان رسید. او طی مراحل مختلف متوجه شد باکتری ضعیف‌شده، بدن را در برابر بیماری مقاوم می‌کند. پیش از پاستور ادوارد جنر از ویروس ضعیف‌شده‌ی Vaccinia برای درمان آبله استفاده کرده بود، اما پاستور بود که کشف کرد می‌توان در آزمایشگاه ویروس‌ها را ضعیف کرد و واکسن ساخت و این فرایند را به پاس تلاش‌های جنر، واکسیناسیون نامید.
 
در نهایت کشف واکسن هاری دنیا را تکان داد؛ واکسنی که اول روی خرگوش‌ها امتحان شد و بعد به انسان‌ها رسید. در آن زمان هاری یکی از شایع‌ترین و مخوف‌ترین بیماری‌ها بود که درمانی نداشت؛ تنها درمانش گذاشتن آهن داغ روی زخم بود که در کنار دردناک بودن، شانس چندانی برای درمان نداشت. اولین کسی که با واکسن لویی پاستور به زندگی برگشت، پسربچه‌ای بود که دیگر شانس زنده ماندن نداشت. زنده ماندن پسر لویی را به شهرتی باور نکردنی رساند و به تاسیس انستیتو پاستور منجر شد.

انستیتو پاستور،خانه‌ی نجات
موسسه پاستور سال ۱۸۸۸ میلادی تاسیس شد. موسسه‌ای که لویی تا پایان عمرش در آن سر کرد و هنوز، سال‌ها بعد از مرگ صاحبش فعالیت دارد و به دنبال آسان‌تر کردن زندگی برای انسان‌هاست. حالا این انستیتو با همکاری یونسکو، هر ساله به مدالی به نام لویی پاستور را به بهترین تحقیقات در زمینه‌ی سلامت انسان اهدا می‌کند.

لویی پاستور بیرون از مرزهای آزمایش و تحقیق
لویی پاستور سال ۱۸۴۹، با ماری لورنت دختر رئیس دانشگاه دژون ازدواج کرد. ازدواجی که به تولد پنج فرزند انجامید اما تنها دو تن از آن‌ها از حصبه جان سالم به در بردند.

جوایز و افتخارات لویی پاستور
لویی پاستور افتخارات بی‌شماری در کارنامه دارد؛ مدال رامفورد در سال ۱۸۵۶، مدال کاپلی در سال ۱۸۷۴، نشان مونتیون از آکادمی علوم فرانسه و… تنها بخشی از جوایز او هستند.

انتقادات
بعد از مرگ پاستور، همه‌ی اعضای خانواده به وصیتش عمل کردند و یادداشت‌هایش را در اختیار کسی قرار ندادند، جز آخرین نوه‌ی او که یادداشت‌ها را به کتابخانه‌ی ملی فرانسه اهدا کرد. مطالعه‌ی یادداشت‌ها موجی از انتقادات را به دنبال داشت که او در بعضی از تحقیقاتش اصول حرفه‌ای پزشکی را رعایت نکرده است، بااین‌حال حتی منتقدان پاستور نتوانستند تاثیر شگفت‌انگیز او را در دنیای علم انکار کنند.

مرگ به تحقیقات لویی پایان داد
لویی پاستور مردی که میلیون‌ها انسان را در زمان خودش و زمان آینده از مرگ نجات داد،‌ سرانجام در بیست‌وهشتم سپتامبر سال ۱۸۹۵ تسلیم مرگ شد. آن‌هم در شرایطی که گفته بود دوست دارد دوباره جوان شود تا به تحقیقاتش ادامه دهد. زندگی هفتاد‌وسه‌ساله‌ی مرد دانشمند، زندگی‌بخش، نجات دهنده و سرشار از خدمت به انسانیت بود. دنیای علم هنوز بسیاری از دستاوردهایش را مدیون مردی است که بیشتر از صد سال پیش زمین را ترک کرد، اما میراثی بر جای گذاشت تا مرگ و فراموشی را برای همیشه ناکام بگذارد. حالا اسم او نه‌تنها در کشورهای مختلف روی خیابان‌ها و موسسه‌های علمی است، بلکه در حافظه‌ها جایگاهی پررنگ دارد.

  • bita
  • 16:14 1401-4-22
  • 263
  • 0
ارسال دیدگاه
در ژانرها
در رده‌های سنی
جستجوهای پرتکرار
0 کالا
  • سبد خالی است
  • مجموع سبد
    0 تومان
    ثبت سفارش