عزاداری ماه محرم در دوران قاجار چگونه انجام می شد؟
شاهان قاجار عموما پادشاهانی دیندار بودند که مناسبتهای مذهبی برایشان اهمیت داشت و با وسواس خاصی در پی برگزاری مراسم دینی از جمله عزاداری ماه محرم بودند. تکیه دولت از بناهایی بود که در دوره قاجار ساخته شد تا مراسم ماه محرم در آن برگزار شود.
آغاز برگزاری عزاداری ماه محرم به صورت نظاممند
مراسم عزاداری محرم به شکل کنونی و عمومی از ایام صفویه در ایران آغاز شد. در عصر قاجار که اکثر جمعیت کشور به مذهب تشیع گرویده بودند و نهادهای مذهبی شکل گرفته بود، عزاداریها به صورت نظاممند برگزار شدند و بهویژه در دهه محرم عزای ویژهای گرفته میشد و به مدت دو ماه هر گونه جشن و شادی و موسیقی تقبیح میشد. در دهه نخست ماه محرم مراسم باشکوهی در حضور شاه برگزار میشد که شامل تعزیه، شعرخوانی در رثای سیدالشهدا و پخش غذای نذری میشد. معروفترین این مراسم در تکیه دولت و با حضور ناصرالدین شاه بود.
در دوره قاجاریه بزرگان حکومت خود به برگزارى مجالس عزا اقدام مى کردند، چنان که «اعتمادالسلطنه» وزیر انطباعات ناصرالدین شاه با تصریح و تاکید بر برگزارى مجالس عزادارى در منزل خود مىگوید: «تنها چیزى که از براى خود اسباب نجات دنیا و آخرت مى دانم خدمت به خامس آل عبا سیدالشهدا مىباشد.»
در واقع اشراف نقش ویژهای در برگزاری مراسم محرم داشتند. «ناصر نجمی» در کتاب طهران در عصر ناصری گزارش میکند که اشراف قاجار حتی برای آن که مردم را به شرکت در مجالس خود تشویق کنند مقدماتى به کار برده و مزایایى قائل مى شدند؛ ازجمله پول شاهى سفید و پنجشاهى و دهشاهى بین مردم توزیع مى کردند.
ساخت تکیههای عزاداری از دوران قاجار
بیشتر عزاداریها در تکیهها برگزار میشد. تکیهها نقش مهمى در نهادینه کردن عزادارى در دوره قاجاریه ایفا کردند به طورى که از فقیرترین مردم تا شخص شاه و صدراعظم در آن مشارکت شخصى مى کردند. از اینرو عزادارى ایام محرم جلوه بارز همکارى نزدیک دربار قاجارى با مردم عادى بود.
اوج رشد تکیهها را مى توان در دوره ناصرالدین شاه دانست که از زمان حکومت وی به بعد رفته رفته تکیه بهطور رسمى محلى براى عزادارى و محل اجراى نمایش هاى مذهبى بهویژه تعزیه شد.
طبق نقل مهدىقلى خان هدایت، زنها بیش از مردها در این تکیهها شرکت مى کردند. تعزیه در زمان قاجاریه، به عنوان یکى از انواع عزادارىها در کنار دستههاى سینهزنى تحقق یافت. درباره سیر تکامل و پیشینه تعزیه، دیدگاههاى مختلفى ارائه شده است که اغلب ریشه آن را تا آیین سووشون به عقب بازمیگردانند. اما تعزیه در ایران مدرن از زمان زندیه آغاز شد و در عصر قاجار به تکامل رسید.
مراجع در ابتدا مخالف تعزیه بودند
مراجع تقلید ابتدا موافقتی با تعزیه نداشتند و آن را تقلید از فرنگ میدانستند. اما از زمانی که آیتاللّه محمدعلى کرمانشاهى و میرزای قمی فتوا دادند که تعزیه نه تنها مجاز است بلکه برپایی آن توصیه میشود، ورق برگشت و تجویز تعزیه در گسترش عزادارى بسیار موثر افتاد. مردمی که تا آن زمان تنها روایات واقعه کربلا را شنیده بودند با تعزیه روایت تئاتری و تصویری از آن میدیدند.
به دنبال چنین فتواهایى تاریخ معاصر از زمان قاجاریه شاهد رشد بیش از پیش انواع عزادارىها بود. وزیر مختار امریکا که در ایران در سال ۱۲۶۳ شاهد تعزیهخوانى در تکیه دولت بوده است درباره پیشینه تعزیه در ایران مى نویسد: «درحقیقت فکر این که واقعه کربلا و حواشى آن را به صورت نمایش تراژدى و تأثرانگیز به نام تعزیه درآورند، بعد از دوران صفویه پیدا شده و این کار به تدریج صورت عملى به خود گرفته است و به طورى که یکى از دانشمندان و مطلعین ایران به من گفت تعزیه کنونى که در ایران خوانده مى شود نتیجه سالها تحول و تکامل است و چیزى نبوده که یک مرتبه به خاطر کسى رسیده و اجرا شده باشد.»
ساخت تکیه دولت به دستور ناصرالدین شاه
قبل از دوره ناصرالدین شاه معتبرترین و وسیعترین تکیههاى تهران که تعزیههاى دولتى در آن برگزار مى شد تکیه حاج میرزا آقاسى بود که تکیه معرکه عباسآباد نیز نامیده مىشد. اما به علت آن که استقبال بسیار زیادى از طرف مردم از این برنامههاى مذهبى مىشد، ناصرالدین شاه دستور ساخت تکیه بزرگی را داد که به «تکیه دولت» معروف شد.
تکیه دولت تحت نظارت «معیرالممالک» ساخته شد و در طراحی آن «ژول ریشار» معلم فرانسوی ناصرالدین شاه، نقش فعال داشت چرا که شاه دستور داده بود تکیه را به سبک اپراخانههای اروپایی بسازند. این تکیه آشکارا برای دولتمردان و بهویژه به قصد اجرای تعزیه طراحی شده بود و میتوان گفت نوعی اپراخانه بومی بود.
در واقع تاسیس تکیه دولت اقدامی بیسابقه بود چرا که «تکیه» به معناى پشت به چیزى گذاشتن و مجازاً، پشت و پناه را میگفتند و بر همین معنا به جایى که فقرا را پناه دهد اطلاق میشد. اغلب تکایا در دوران قاجار در هیاتی محقر و ساده بودند و تکیه دولت که بیشتر به سالنهای موسیقی اروپایی شباهت داشت مسبوق به سابقه نبود.
یکی از جهانگردان ایتالیایی به نام «کارلا سرنا» در کتاب «آدمها و آئینها» در ایران تکیه دولت را چنین وصف میکند: «این بنا از لحاظ وسعت، قابل توجه است. نماى خارجى آن آجرى است. داخل آن شکل سیرکى بزرگ دارد و از لژهاى بزرگ و کوچکى که روبه روى هم و در یک سطح قرار ندارند احاطه گردیده است. دالان هایى که کاخ شاهى را به تکیه متصل مى کند پیچ در پیچ و تاریک اند. سردرِ اصلى، نوعى معمارى جدید ایرانى است، مرکب از چند گنبد و طاقها و برج هاى کوچک که با آجرهاى رنگارنگ و شیشه هایى با قطع کوچک مزین گردیده است. سبک بنا سنتى و ظریف است.»
تکیه دولت هر سال در ایام محرم شاهد مراسم باشکوهی بود که شامل روضهخوانی، سینهزنی و تعزیه میشد. جالب است که نحوه قرار نشستن حضار نیز به سبک سالنهای اپرای اروپایی بود. عبدالله مستوفی در توصیف این مطلب چنین مینویسد: «طبقه اول متعلق به وزرا و حکّام مىباشد. اعیان شهر به مناسبت خصوصیت با پیشکار حاکم یا رفاقت با وزیر به این طاق نماها با دعوت و بىدعوت مىآمدند و اکثرا، ناهار هم به آنها داده مىشد. غرفههایى که متعلق به زنان، خاصه دربار بود، جداگانه مزین میشدند و جلو این غرفههاى فوقانى پرده زنبورى مىکشیدند، و هر غرفه متعلق به یکى از زنهاى شاه بود که آنها هم مهمانهاى خود را که از خانوادههاى اعیان بودند دعوت کرده و عصر براى تماشاى تعزیه به غرفه مخصوص مىآمدند.»
پس از گذشت چند سال و گسترش ایدههای مشروطهخواهانه در ایران، عزاداری محرم نیز سبک و سیاق متفاوتی به خود گرفت. بنابر آنچه «جان ریشارد» نوشته است، با تمام طبقات اجتماعی از فقیرترین فرد تا شخص شاه در این عزادارىها مساوى رفتار میکردند.
ویشارد درباره این رفتار توام با مساوات مینویسد: «محرم ماه عزادارى است و تقریبا تمام طبقات در آن شرکت دارند و به یادبود شهادت امام حسین مراسمى انجام مى شود. تمامى مردم از شاه و گدا، نه این که فقط یک نوار ساده بر یقه لباس یا کلاه خود بزنند، بلکه کلاه سیاه مىپوشند. آنان که توانایى دارند، بدون اعتنا به گرمى هوا، سر تا پا مشکىپوش مى شوند، حتى کودکانى که در خیابانها براى امام حسین نوحهخوانى مىکنند و اغلب لباس تیره بر تن دارند. پرچمهاى سیاه کوچک بر سردر خانهها، به منزله دعوتى است از عابران براى شرکت در مراسم مذهبى و دعاهایى که در آن خانهها براى عموم انجام مىشود.»
در واقع مردم فقیر که اکثریت جمعیت آن روزها را تشکیل میدادند، با دیدن اینکه شاهزاده و اشراف و دولتمردان در ایام محرم مانند مردم عادی عزاداری میکنند و حتی در لباس خادمان حسینی درآمده و به ریختن چای و تقسیم نذور مشغول میشودند، احساس مسرت و فخر میکردند. ایام محرم و عزاداری از معدود موقعیتهایی بود که میشد در آن لمحهای از برابری و مساوات را احساس کرد.
«دوستعلی معیرالممالک» در خاطراتش مراسم دهه نخست محرم را چنین وصف میکند: «پوششی فراخ بر سقف تکیه دولت افراشته و به اصطلاح تکیه را میبستند. در بزرگ نارنجستان تا در تکیه دولت در دو سوی تجیری (حصیری از جنس نی که دور محوطه نصب کنند) سرخفام کشیده و خیابانی به عرض سه ذرع بین آن برای عبور اهل حرم میگذاشتند. هنگام رفتن به تکیه بانوان با مهمانهای خود دسته دسته از میان تجیرها میگذشتند و کنیزان سینیهای عدس و برنج بو داده و لوازم چای به دست از دنبالشان روان بودند. گاه شاه در ابتدای تجیر به تماشا میایستاد و با هر دسته از راه مزاح سخن میگفت. چون اهل حرمسرا به طبقات بالای تکیه رفته جا میگرفتند آغانور محمدخان کلیدار در را از پس آنان قفل میکرد. پس از ختم روضهخوانی تعزیه آغاز میشد. تعزیهخوانها که یکصد تن بودند در یکی از دالانهای وسیع تکیه گرد میآمدند و جوان نابالغ و خوشآوازی که بچهخوان نامیده میشد. حرکت دادن علم شاه که روز سوم محرم معمول میگردید به راستی تماشایی بود. علم مزبور را که پنجه بزرگی از زرناب بر بالایش میدرخشید به اندرون میآوردند. انیسالدوله متصدی بستن و زینت آن بود و پس از آنکه علم را به انواع جواهر و طاقه شال و زریهای گرانبها میآراست آن را کنار حوض بزرگ اندرون قرار داده «دوستگاهی»های پر از شربت گردش مینهادند. زنهای شاه و دیگر اهل اندرون که بالغ بر سه هزار تن میشدند گرد علم حلقه میبستند و انیسالدوله در پاین آن ایستاده شربت میداد. اهل اندرون و خانمهایی که از خارج دعوت میشدند به نوبت در هر یک از مجالس مزبور برای استماع ذکر مصیبت شرکت جسته پس از ختم مجلس به خوردن قاهوت و برنج و عدس بو داده و کشیدن قلیان مینشستند.»
در روزهای پایانی دهه نیز بسیاری در میدانها و دستهها قمه میزدند و دستههای عزاداری با طبل و موسیقی در کوی و برزن به راه میافتادند. علاوه بر قمه زدن مراسمی، چون زخمزنی، سنگزنی قفل آجین و شمعآجین کردن بدن وجود داشت.
از دیگر ویژگىهاى عزادارى و تعزیه در دوره قاجاریه حضور گسترده زنان در این مراسم بود. مهدىقلى خان هدایت درباره شرکت زنان در عزادارى چنین گزارش مى دهد: «در تکیه دولت، اطراف سکو از زنها پر مى شد؛ قریب شش هزار نفر. مردها به علت کثرت جمعیت زنان، بدان راه نمى یافتند»
هم چنین «گرترود بل» در سفرنامهاش در توصیف عزادارى زنان مى نویسد: «روى سکو، نوحه خوانى با لباس بلند و عمامه سفید نشسته بود و شرح شهادت را با آهنگ کشیده و حزن انگیزى مى خواند. زیر پاى او، زمین پوشیده از زنانى بود که چادرهاى سیاه شان را به طور مرتبى به دور خود جمع کرده و با سرهاى پوشیده نشسته بودند، و روبند کتان سفید جلو صورتشان تا پایین روى دامنشان آویزان بود. نوحه خوان به ذکر مصیبت ادامه مىداد، و زنها در تقلاى رنجآلودى خود را به پس و پیش تکان مى دادند.»
در واقع مراسم عزاداری محرم از معدود مواقعی بود که زنان در آن امکان حضور در اجتماع را مییافتند و این مساله باعث استقبال بیشتر آنها نسبت به مردان از مراسم عزاداری محرم بود.