دکتر علی شریعتی
دکتر شریعتی، یکی از تاثیرگذارترین چهرههای انقلاب اسلامی است که زندگی کوتاه و پر بار خود را صرف نشر افکار اسلامی و انقلابی کرد.
دکتر علی شریعتی مزینانی معلم، استاد، نویسنده، اندیشمند و فعال دین و سیاست در زمان پهلوی بود که در دوره کوتاه زندگی خود به مبارزه و روشنگری پرداخت. وی با وجود فشارها و فضای خفقان جامعه به تحلیل تاریخ ایران و جهان و شخصیتهای مقدس و چهرههای بزرگ جامعه اسلامی روی آورد. علی شریعتی با بیانی گیرا، روان و بینشی خاص به تحلیل چرایی شرایط جامعه، حکومت و مردم پرداخت و با شجاعت تلاش کرد عامه مردم بهخصوص جوانان را با واقعیت دردناک جامعه و شرایط موجود آشنا کند.
-زندگینامه دکتر شریعتی
علی شریعتی مزینانی در سال ۱۳۱۲ در روستای کاهک در کویرمزینان از توابع سبزوار در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. اجداد وی همه از عالمان و بزرگان دینی بودند و پدر او استاد محمد تقی شریعتی موسس کانون حقایق اسلامی بود.
علی شریعتی دوران ابتدایی خود را در سال ۱۳۱۹ آغاز کرد و در سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد. وی دانشسرای مقدماتی را در مشهد به پایان رساند. علم و آگاهی دکتر شریعتی برخلاف دیگر هم سن و سالهای وی، به مطالب دانشسرا محدود نمیشد. او با شوق و ذوق زیاد در محضر پدر عالمش به کسب آگاهی و علم واقعی میپرداخت. علی شریعتی در ۱۹ سالگی و با پایان کار در دانشسرا به آموزگاری مشغول شد؛ حرفهای که در تمام طول زندگی به آن عشق میورزید.
دکتر شریعتی در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را ادامه داد. وی در سال ۱۳۳۵ با همکلاسی خود، پوران شریعت رضوی ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار فرزند با نامهای احسان، سوسن، سارا و مونا است. وی در طول تحصیل در دانشکده ادبیات با علاقه به کار تحقیق و پژوهش در زمینههای مختلف پرداخت و آثاری چون ترجمه ابوذرغفاری، ترجمه نیایش اثر الکسیس کارل و یک رشته مقالههای تحقیقی را در این زمینه به رشته تحریر درآورد.
دکتر علی شریعتی در سال ۱۳۳۷ و با اخذ مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی بهدلیل شاگرد اول بودن برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات تا مقطع دکتری به دانشگاه سوربن فرانسه فرستاده شد. دکتر شریعتی، اندوختهای غنی از معارف اسلامی و شناخت شخصیتهای دینی و فرهنگ اسلامی و ملی داشت و بهرهمندی از محضر اساتید صاحب مکتب و متفکری چون لویی ماسینیون، جورج گورویچ و سارتر سبب شد تا هرآنچه که نمیداند را بیاموزد و سطح آموختههای خود را در زمینه جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ، تاریخ و فرهنگ اسلامی و بسیاری زمینههای دیگر غنی کند. به این ترتیب، فصل جدیدی در زندگی مبارزاتی وی آغاز شد.
دکتر شریعتی در سال ۱۳۳۷ به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و سخت به مبارزه پرداخت. وی در سال ۱۳۳۸ مقالهای با عنوان «به کجا تکیه کنیم» در یکی از نشریات فرانسه منتشر کرد. دکتر شریعتی در طول این مبارزات توسط پلیس فرانسه دستگیر و به زندان انداخته شد. وی در آنجا با مبارزان بزرگ ملتهای محروم آشنا شد و مصاحبهای انجام داد که در توگو چاپ شد.
شریعتی سرانجام در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در همان بدو ورود توسط نیروهای ساواک دستگیر و به زندان قزل قلعه در تهران منتقل شد. در شهریور همان سال، بعد از آزادی به مشهد بازگشت؛ جایی که پدر، خانواده، دوستان و مریدان وی انتظار او را میکشیدند. در سال ۱۳۴۴ پس از مدتی بیکاری، اداره فرهنگ مشهد وی را بهعنوان دبیر انشای کلاس چهارم دبستان یکی از روستاهای مشهد استخدام کرد. شریعتی پس از مدتی در دبیرستان به تدریس پرداخت و در نهایت بهعنوان استادیار تاریخ، وارد دانشگاه مشهد شد.
سال ۱۳۴۸ شروع فصلی مهم در زندگی دکتر علی شریعتی بود. وی به حسینه ارشاد دعوت شد و خیلی زود مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را به عهده گرفت. علی شریعتی به تدریس جامعهشناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت؛ به این ترتیب، فرصتی مغتنم برای مردمان روشن ضمیر آن دوران به وجود آمد؛ فرصتی که خود وی نیز قدر آن را میدانست. به همین خاطر سیل جوانان و مخاطبان به سوی حسینه ارشاد روانه شد. استاد نیز با دید وسیع به تاریخ ایران و جهان به تجزیه و تحلیل تاریخ ایران، اسلام، چهرههای مقدس و شخصیتهای بزرگ اسلامی میپرداخت و با بینش و زاویه دید خاص خود، دلایل نابسامانیها و شرایط جامعه را تحلیل میکرد. شریعتی با بیان خاص و صراحت لهجه خود میتوانست هر شنوندهای را با خود همراه کند، به هیجان بیاورد و همه بهخصوص نسل جوان را با نابسامانیهای جامعه و هویت از دست رفته آن آشنا کند.
علی شریعتی سخت به مطالعه و نوشتن میپرداخت و روزها سخنرانی میکرد. او هرچه بیشتر میگفت، انسانهای بیشتری را با خود همراه میکرد؛ در عوض دشمنهای دین و ملت را به هراس میانداخت؛ به همین دلیل از کار او در دانشگاه جلوگیری کردند. پس از گذشت زمانی کوتاه، دکتر شریعتی از سخنرانی در حسینیه ارشاد منع شد و پس از آن، حسینیه را نیز تعطیل کردند تا دیگر مردم امیدی به شنیدن سخنان استاد نداشته باشند.
دکتر شریعتی در این زمان به دور از مردم و در سکوت و با نام مستعار به تحقیق و تالیف پرداخت؛ اما دشمنان و رژیم به این نیز بسنده نکردند و دکتر را در سال ۱۳۵۳ بهمدت ۱۸ ماه در سلولی تاریک و تنها حبس کردند. این دوره حبس، ایشان را بسیار افسرده و رنجور کرد. پس از گذشت این مدت، رژیم وادار به آزادی دکتر شد؛ زیرا با وجود پیگیریهای بینالمللی و درخواستهای وزیر فرهنگ الجزایر متوجه شد که نگه داشتن ایشان در زندان بیشتر از آزادی وی میتواند به محبوبیت و شهرت او اضافه کند. پس از آزادی از زندان، شریعتی بارها مورد شکنجه روحی و جسمی از طرف ساواک و رژیم پهلوی قرار گرفت.
دکتر علی شریعتی پس از دو سال در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۶ در نهایت تصمیم به مهاجرت گرفت و تهران را به مقصد بروکسل ترک کرد و پس از چند روز به «ساوت همپتون» انگلیس رفت.
-دکتر شریعتی چگونه شهید شد؟
علی شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶، حدود سه هفته پس از مهاجرت به انگلیس، در منزل خود بهطرز مشکوکی دار فانی را وداع گفت. دوستان وی، پیکر او را در منزل در حالی یافتند که به پشت افتاده بود و بینی وی بهطور غیر عادی کبود و متورم شده بود. پزشکی قانونی دلیل فوت را بدون کالبد شکافی، انسداد شراین و نرسیدن خون به قلب اعلام کرد.
-آرامگاه دکتر شریعتی
خانواده و دوستداران شریعتی تصمیم گرفتند بهدلیل شرایط موجود، پیکر او را بهطور موقت در خارج از ایران به خاک بسپارند؛ بهرغم وصیت خود دکتر که خواسته بود در حسینیه ارشاد به خاک سپرده شود. در این حال محمد تقی شریعتی، به خاطر علاقه دکتر شریعتی به حضرت زینب (س) رضایت داد که پیکر وی را در جوار مزار آن بانوی گرامی در قبرستانی در سوریه دفن کنند. متاسفانه از آن زمان تاکنون، چه در زمان حکومت پهلوی و چه پس از آن شرایط برای انتقال پیکر دکتر فراهم نشد.
-آثار دکتر شریعتی
دکتر شریعتی آثار بسیاری در زمینه اسلامشناسی و شیعهشناسی دارد. اکثر کتابهای شریعتی جمعآوری سخنرانیهای تحریر یافته او در حیسنیه ارشاد، دانشگاهها یا مقالات پراکنده است که پس از وفات ایشان توسط مرکز نشر آثار شریعتی بهصورت مجموعه آثار در ۳۶ جلد جمعآوری شد و به چاپ رسید.
از مهمترین آثار دکتر علی شریعتی میتوان به «با مخاطبهای آشنا»، «ابوذر»، «بازگشت»، «فاطمه، فاطمه است»، «ما و اقبال»، «تحلیلی از مناسک حج»، «شیعه»، «نیایش»، «تشیع علوی و تشیع صفوی»، «جهتگیری طبقاتی در اسلام»، «تاریخ تمدن (دو جلدی)»، «هبوط در کویر»، «تاریخ و شناخت ادیان (دو جلدی)»، «اسلامشناسی یا درسهای حسینیه ارشاد) (سه جلدی)»، «حسین وارث آدم»، «چه باید کرد؟»، «زن»، «مذهب علیه مذهب»، «جهانبینی و ایدئولوژی انسان»، «انسان بیخود»، «علی حقیقتی بر گونه اساطیر»، «بازشناسی هویت ایرانی اسلامی»، «روش شناخت اسلام»، «میعاد با ابراهیم»، «اسلامشناسی (سخنرانیهای دانشگاه مشهد)»، «ویژگیهای قرون جدید»، «هنر»، «گفتگوهای تنهایی (دو جلدی)»، «امت و امامت»، «نامهها و آثار جوانی (دو جلد)» اشاره کرد.
-خانه موزه دکتر شریعتی
خانه موزه دکتر شریعتی در تهران، خیابان جمالزاده شمالی واقع شده است. این خانه دو طبقه در سال ۱۳۵۲ توسط همسر دکتر شریعتی خریداری شد و تا سال ۱۳۷۶ که توسط شهرداری تهران خریده شود، محل زندگی خانواده دکتر شریعتی بود. این خانه در اسفند سال ۱۳۸۵، تحت عنوان خانه موزه دکتر شریعتی افتتاح شد. خانه موزه دکتر شریعتی در فهرست آثار ملی ثبت شده است و علاقهمندان به او، میتوانند از این موزه دیدن کنند.
در طبقه اول خانه موزه دکتر شریعتی، آشپزخانه، سرویسها، هال و اتاق پذیرایی قرار دارد. اتاق کار و کتابخانه شخصی دکتر شریعتی در طبقه دوم قرار داشته است. اسناد و مدارک دوران تحصیل، مکاتبات محرمانه ساواک درباره فعالیتهای دکتر شریعتی و بازنشستگی اجباری وی با سمت معلم از جمله آثاری است که در این بنا نگهداری میشوند. جالب است بدانید که اتومبیل سرمهای رنگ «مسکوویچ» پارک شده در حیاط خانه موزه، متعلق به خود دکتر شریعتی است.
دکتر علی شریعتی مزینانی معلم، استاد، نویسنده، اندیشمند و فعال دین و سیاست در زمان پهلوی بود که در دوره کوتاه زندگی خود به مبارزه و روشنگری پرداخت. وی با وجود فشارها و فضای خفقان جامعه به تحلیل تاریخ ایران و جهان و شخصیتهای مقدس و چهرههای بزرگ جامعه اسلامی روی آورد. علی شریعتی با بیانی گیرا، روان و بینشی خاص به تحلیل چرایی شرایط جامعه، حکومت و مردم پرداخت و با شجاعت تلاش کرد عامه مردم بهخصوص جوانان را با واقعیت دردناک جامعه و شرایط موجود آشنا کند.
-زندگینامه دکتر شریعتی
علی شریعتی مزینانی در سال ۱۳۱۲ در روستای کاهک در کویرمزینان از توابع سبزوار در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. اجداد وی همه از عالمان و بزرگان دینی بودند و پدر او استاد محمد تقی شریعتی موسس کانون حقایق اسلامی بود.
علی شریعتی دوران ابتدایی خود را در سال ۱۳۱۹ آغاز کرد و در سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد. وی دانشسرای مقدماتی را در مشهد به پایان رساند. علم و آگاهی دکتر شریعتی برخلاف دیگر هم سن و سالهای وی، به مطالب دانشسرا محدود نمیشد. او با شوق و ذوق زیاد در محضر پدر عالمش به کسب آگاهی و علم واقعی میپرداخت. علی شریعتی در ۱۹ سالگی و با پایان کار در دانشسرا به آموزگاری مشغول شد؛ حرفهای که در تمام طول زندگی به آن عشق میورزید.
دکتر شریعتی در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را ادامه داد. وی در سال ۱۳۳۵ با همکلاسی خود، پوران شریعت رضوی ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار فرزند با نامهای احسان، سوسن، سارا و مونا است. وی در طول تحصیل در دانشکده ادبیات با علاقه به کار تحقیق و پژوهش در زمینههای مختلف پرداخت و آثاری چون ترجمه ابوذرغفاری، ترجمه نیایش اثر الکسیس کارل و یک رشته مقالههای تحقیقی را در این زمینه به رشته تحریر درآورد.
دکتر علی شریعتی در سال ۱۳۳۷ و با اخذ مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی بهدلیل شاگرد اول بودن برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات تا مقطع دکتری به دانشگاه سوربن فرانسه فرستاده شد. دکتر شریعتی، اندوختهای غنی از معارف اسلامی و شناخت شخصیتهای دینی و فرهنگ اسلامی و ملی داشت و بهرهمندی از محضر اساتید صاحب مکتب و متفکری چون لویی ماسینیون، جورج گورویچ و سارتر سبب شد تا هرآنچه که نمیداند را بیاموزد و سطح آموختههای خود را در زمینه جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ، تاریخ و فرهنگ اسلامی و بسیاری زمینههای دیگر غنی کند. به این ترتیب، فصل جدیدی در زندگی مبارزاتی وی آغاز شد.
دکتر شریعتی در سال ۱۳۳۷ به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و سخت به مبارزه پرداخت. وی در سال ۱۳۳۸ مقالهای با عنوان «به کجا تکیه کنیم» در یکی از نشریات فرانسه منتشر کرد. دکتر شریعتی در طول این مبارزات توسط پلیس فرانسه دستگیر و به زندان انداخته شد. وی در آنجا با مبارزان بزرگ ملتهای محروم آشنا شد و مصاحبهای انجام داد که در توگو چاپ شد.
شریعتی سرانجام در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در همان بدو ورود توسط نیروهای ساواک دستگیر و به زندان قزل قلعه در تهران منتقل شد. در شهریور همان سال، بعد از آزادی به مشهد بازگشت؛ جایی که پدر، خانواده، دوستان و مریدان وی انتظار او را میکشیدند. در سال ۱۳۴۴ پس از مدتی بیکاری، اداره فرهنگ مشهد وی را بهعنوان دبیر انشای کلاس چهارم دبستان یکی از روستاهای مشهد استخدام کرد. شریعتی پس از مدتی در دبیرستان به تدریس پرداخت و در نهایت بهعنوان استادیار تاریخ، وارد دانشگاه مشهد شد.
سال ۱۳۴۸ شروع فصلی مهم در زندگی دکتر علی شریعتی بود. وی به حسینه ارشاد دعوت شد و خیلی زود مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را به عهده گرفت. علی شریعتی به تدریس جامعهشناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت؛ به این ترتیب، فرصتی مغتنم برای مردمان روشن ضمیر آن دوران به وجود آمد؛ فرصتی که خود وی نیز قدر آن را میدانست. به همین خاطر سیل جوانان و مخاطبان به سوی حسینه ارشاد روانه شد. استاد نیز با دید وسیع به تاریخ ایران و جهان به تجزیه و تحلیل تاریخ ایران، اسلام، چهرههای مقدس و شخصیتهای بزرگ اسلامی میپرداخت و با بینش و زاویه دید خاص خود، دلایل نابسامانیها و شرایط جامعه را تحلیل میکرد. شریعتی با بیان خاص و صراحت لهجه خود میتوانست هر شنوندهای را با خود همراه کند، به هیجان بیاورد و همه بهخصوص نسل جوان را با نابسامانیهای جامعه و هویت از دست رفته آن آشنا کند.
علی شریعتی سخت به مطالعه و نوشتن میپرداخت و روزها سخنرانی میکرد. او هرچه بیشتر میگفت، انسانهای بیشتری را با خود همراه میکرد؛ در عوض دشمنهای دین و ملت را به هراس میانداخت؛ به همین دلیل از کار او در دانشگاه جلوگیری کردند. پس از گذشت زمانی کوتاه، دکتر شریعتی از سخنرانی در حسینیه ارشاد منع شد و پس از آن، حسینیه را نیز تعطیل کردند تا دیگر مردم امیدی به شنیدن سخنان استاد نداشته باشند.
دکتر شریعتی در این زمان به دور از مردم و در سکوت و با نام مستعار به تحقیق و تالیف پرداخت؛ اما دشمنان و رژیم به این نیز بسنده نکردند و دکتر را در سال ۱۳۵۳ بهمدت ۱۸ ماه در سلولی تاریک و تنها حبس کردند. این دوره حبس، ایشان را بسیار افسرده و رنجور کرد. پس از گذشت این مدت، رژیم وادار به آزادی دکتر شد؛ زیرا با وجود پیگیریهای بینالمللی و درخواستهای وزیر فرهنگ الجزایر متوجه شد که نگه داشتن ایشان در زندان بیشتر از آزادی وی میتواند به محبوبیت و شهرت او اضافه کند. پس از آزادی از زندان، شریعتی بارها مورد شکنجه روحی و جسمی از طرف ساواک و رژیم پهلوی قرار گرفت.
دکتر علی شریعتی پس از دو سال در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۶ در نهایت تصمیم به مهاجرت گرفت و تهران را به مقصد بروکسل ترک کرد و پس از چند روز به «ساوت همپتون» انگلیس رفت.
-دکتر شریعتی چگونه شهید شد؟
علی شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶، حدود سه هفته پس از مهاجرت به انگلیس، در منزل خود بهطرز مشکوکی دار فانی را وداع گفت. دوستان وی، پیکر او را در منزل در حالی یافتند که به پشت افتاده بود و بینی وی بهطور غیر عادی کبود و متورم شده بود. پزشکی قانونی دلیل فوت را بدون کالبد شکافی، انسداد شراین و نرسیدن خون به قلب اعلام کرد.
-آرامگاه دکتر شریعتی
خانواده و دوستداران شریعتی تصمیم گرفتند بهدلیل شرایط موجود، پیکر او را بهطور موقت در خارج از ایران به خاک بسپارند؛ بهرغم وصیت خود دکتر که خواسته بود در حسینیه ارشاد به خاک سپرده شود. در این حال محمد تقی شریعتی، به خاطر علاقه دکتر شریعتی به حضرت زینب (س) رضایت داد که پیکر وی را در جوار مزار آن بانوی گرامی در قبرستانی در سوریه دفن کنند. متاسفانه از آن زمان تاکنون، چه در زمان حکومت پهلوی و چه پس از آن شرایط برای انتقال پیکر دکتر فراهم نشد.
-آثار دکتر شریعتی
دکتر شریعتی آثار بسیاری در زمینه اسلامشناسی و شیعهشناسی دارد. اکثر کتابهای شریعتی جمعآوری سخنرانیهای تحریر یافته او در حیسنیه ارشاد، دانشگاهها یا مقالات پراکنده است که پس از وفات ایشان توسط مرکز نشر آثار شریعتی بهصورت مجموعه آثار در ۳۶ جلد جمعآوری شد و به چاپ رسید.
از مهمترین آثار دکتر علی شریعتی میتوان به «با مخاطبهای آشنا»، «ابوذر»، «بازگشت»، «فاطمه، فاطمه است»، «ما و اقبال»، «تحلیلی از مناسک حج»، «شیعه»، «نیایش»، «تشیع علوی و تشیع صفوی»، «جهتگیری طبقاتی در اسلام»، «تاریخ تمدن (دو جلدی)»، «هبوط در کویر»، «تاریخ و شناخت ادیان (دو جلدی)»، «اسلامشناسی یا درسهای حسینیه ارشاد) (سه جلدی)»، «حسین وارث آدم»، «چه باید کرد؟»، «زن»، «مذهب علیه مذهب»، «جهانبینی و ایدئولوژی انسان»، «انسان بیخود»، «علی حقیقتی بر گونه اساطیر»، «بازشناسی هویت ایرانی اسلامی»، «روش شناخت اسلام»، «میعاد با ابراهیم»، «اسلامشناسی (سخنرانیهای دانشگاه مشهد)»، «ویژگیهای قرون جدید»، «هنر»، «گفتگوهای تنهایی (دو جلدی)»، «امت و امامت»، «نامهها و آثار جوانی (دو جلد)» اشاره کرد.
-خانه موزه دکتر شریعتی
خانه موزه دکتر شریعتی در تهران، خیابان جمالزاده شمالی واقع شده است. این خانه دو طبقه در سال ۱۳۵۲ توسط همسر دکتر شریعتی خریداری شد و تا سال ۱۳۷۶ که توسط شهرداری تهران خریده شود، محل زندگی خانواده دکتر شریعتی بود. این خانه در اسفند سال ۱۳۸۵، تحت عنوان خانه موزه دکتر شریعتی افتتاح شد. خانه موزه دکتر شریعتی در فهرست آثار ملی ثبت شده است و علاقهمندان به او، میتوانند از این موزه دیدن کنند.
در طبقه اول خانه موزه دکتر شریعتی، آشپزخانه، سرویسها، هال و اتاق پذیرایی قرار دارد. اتاق کار و کتابخانه شخصی دکتر شریعتی در طبقه دوم قرار داشته است. اسناد و مدارک دوران تحصیل، مکاتبات محرمانه ساواک درباره فعالیتهای دکتر شریعتی و بازنشستگی اجباری وی با سمت معلم از جمله آثاری است که در این بنا نگهداری میشوند. جالب است بدانید که اتومبیل سرمهای رنگ «مسکوویچ» پارک شده در حیاط خانه موزه، متعلق به خود دکتر شریعتی است.
دسته بندی مقالات
درحال حاضر نظری برای این مطلب وارد نشده است!
کلیه حقوق متعلق به دلتا میباشد.