فهرستی از غنایم نادرشاه از هندوستان!
جالب است بدانید که نادرشاه علاوه بر جواهرات و اشیای گرانبها ، چندین هزار جلد کتب نفیس هم از هندوستان غنیمت گرفت.
بخش پایانی مقاله از استاد سعید نفیسی درباره غنایم نادرشاه از هند است. این مقاله سال1303 در مجله «شرق» منتشر شدهاست. برحسب تقریر و تحقیق مستر فریز نادرشاه هزار فیل و هفت هزار اسب و 10 هزار شتر از هندوستان با خود به ایران آورد. 100 نفر خواجه سرایان برای خدمات حرمخانه وی در مراجعت با او همراه بودند و محمدشاه هزار نفر از سواران زبده قشون خود را انتخاب کرد و به عنوان غلام در رکاب نادرشاه به ایران فرستاد و از طرف دیگر در موقعی که نادرشاه عازم ایران شد مطابق صورت ذیل 930 نفر خادم و صنعتگر هندی به ایران آورد:
1) نویسنده 130 نفر
2) آهنگر 200 نفر
3) بنا 300 نفر
4) سنگتراش 100 نفر
5) نجار 200 نفر
و این خدام و صنعتگران را برای این انتخاب کرد که اولا رابطه دائمی بین ایران و هندوستان برقرار باشد و ثانیا چون در نتیجه فتنههای متوالی قبل از سلطنت او صنعتگران قابل در ایران کم شده بودند و صنعتگران و خدام هندی هم بهتر از عهده خدمت برمیآمدند به وسیله این اشخاص میخواست صنایع ایران را دوباره رونق بدهد و به همین جهت حکم کرد که قبل از حرکت نقشه شهر شاه جهانآباد دهلی را بردارند و همراه بیاورند که از روی آن نقشه شهر جدیدی برای پایتخت خود در یکی از نقاط مناسب مملکت بسازد و به ایشان حکم کرد که در قندهار منتظر اوامر او باشند و در ضمن هم خرج سفر و وسایل نقلیه با مقداری مساعده به ایشان داد، ولی این عده برحسب تنبلی و تنپروری و در ضمن نفاقی که در طبیعت هندوها بیش از هر ملت آسیایی است در راه بین دهلی و لاهور فرار کردند و به صوب ماموریت خود نرسیدند.
در بین این غنایم خطیر چند چیز است که محتاج و مستحق تذکار جداگانه است:
اولا- تخت طاووس است که تخت سلطنت پادشاهان هند بوده و مکلل به جواهرات بینظیر و از نفایس اشیای قیمتی روی زمین به شمار میرود که در آن تاریخ، مورخین قیمت آن را به پانزده کرور(میلیون) تومان ایران تخمین کردهاند. تخت مزبور که در تمام عالم معروف است هنوز هم در بساط سلطنتی ایران قرار دارد ولی معلوم نیست که به همان حال سابق مانده باشد.
ثانیا- یک قطعه الماس معروف به وزن هشت مثقال موسوم به دریای نور است. در سنه 930 هجری که محمد بابر شاه پادشاه معروف گورکانی هند، پسر خود محمد همایون شاه را به فتح «اکره» از بلاد هندوستان فرستاد در زمان تسخیر آن شهر، «بکرماجیت نامی» که از اولاد حکام کوالیار بود این الماس را به محمد همایون تقدیم کرد و مدت 221 سال این قطعه الماس معروف با یک قطعه الماس دیگر موسوم به کوه نور جزو نفایس دربار سلطنتی هندوستان بود.
کوه نور پس از ضعف سلاطین هندوستان به پادشاه لاهور تعلق گرفت و از آنجا به دست سلاطین انگلستان افتاد و اینک جزو جواهرات سلطنتی دربار لندن است و دریای نور را نادرشاه به ایران آورد و در جزو اموال سلطنتی ایران بود.
ثالثا- متجاوز از شصت هزار جلد کتب خطی نفیس و نادر بود که در آن سفر به امر نادرشاه اعظم به ایران حمل کردند که قسمتی از آن در کتابخانه آستان قدس رضوی ضبط و قسمت دیگر در کتابخانه سلطنتی تهران محفوظ بود و معلوم نیست از آن کتب فعلا چقدر باقی مانده و در چه حالت یافت میشوند.
رابعا- در شمار اسلحه و ذخایر جنگی که نادرشاه به ایران حمل کرد دویست عراده توپ سنگین بود که هنوز هم بعضی از آنها در اغلب شهرهای ایران دیده میشود.
از این غنایم پادشاه بزرگ نادرشاه اعظم، مقداری که معادل دوازده هزار تومان بود با چهارده زنجیر فیل برای سلطان عثمانی و معادل همان هدایای دیگر برای ملکه روسیه توسط دو نفر نماینده مخصوص به استانبول و پطرزبورگ فرستاد. در 1160 هم یک مقدار دیگر هدایا که قیمت آن به 230 و 286 تومان میرسید با چند زنجیر فیل دیگر برای سلطان عثمانی فرستاد.
بخش پایانی مقاله از استاد سعید نفیسی درباره غنایم نادرشاه از هند است. این مقاله سال1303 در مجله «شرق» منتشر شدهاست. برحسب تقریر و تحقیق مستر فریز نادرشاه هزار فیل و هفت هزار اسب و 10 هزار شتر از هندوستان با خود به ایران آورد. 100 نفر خواجه سرایان برای خدمات حرمخانه وی در مراجعت با او همراه بودند و محمدشاه هزار نفر از سواران زبده قشون خود را انتخاب کرد و به عنوان غلام در رکاب نادرشاه به ایران فرستاد و از طرف دیگر در موقعی که نادرشاه عازم ایران شد مطابق صورت ذیل 930 نفر خادم و صنعتگر هندی به ایران آورد:
1) نویسنده 130 نفر
2) آهنگر 200 نفر
3) بنا 300 نفر
4) سنگتراش 100 نفر
5) نجار 200 نفر
و این خدام و صنعتگران را برای این انتخاب کرد که اولا رابطه دائمی بین ایران و هندوستان برقرار باشد و ثانیا چون در نتیجه فتنههای متوالی قبل از سلطنت او صنعتگران قابل در ایران کم شده بودند و صنعتگران و خدام هندی هم بهتر از عهده خدمت برمیآمدند به وسیله این اشخاص میخواست صنایع ایران را دوباره رونق بدهد و به همین جهت حکم کرد که قبل از حرکت نقشه شهر شاه جهانآباد دهلی را بردارند و همراه بیاورند که از روی آن نقشه شهر جدیدی برای پایتخت خود در یکی از نقاط مناسب مملکت بسازد و به ایشان حکم کرد که در قندهار منتظر اوامر او باشند و در ضمن هم خرج سفر و وسایل نقلیه با مقداری مساعده به ایشان داد، ولی این عده برحسب تنبلی و تنپروری و در ضمن نفاقی که در طبیعت هندوها بیش از هر ملت آسیایی است در راه بین دهلی و لاهور فرار کردند و به صوب ماموریت خود نرسیدند.
در بین این غنایم خطیر چند چیز است که محتاج و مستحق تذکار جداگانه است:
اولا- تخت طاووس است که تخت سلطنت پادشاهان هند بوده و مکلل به جواهرات بینظیر و از نفایس اشیای قیمتی روی زمین به شمار میرود که در آن تاریخ، مورخین قیمت آن را به پانزده کرور(میلیون) تومان ایران تخمین کردهاند. تخت مزبور که در تمام عالم معروف است هنوز هم در بساط سلطنتی ایران قرار دارد ولی معلوم نیست که به همان حال سابق مانده باشد.
ثانیا- یک قطعه الماس معروف به وزن هشت مثقال موسوم به دریای نور است. در سنه 930 هجری که محمد بابر شاه پادشاه معروف گورکانی هند، پسر خود محمد همایون شاه را به فتح «اکره» از بلاد هندوستان فرستاد در زمان تسخیر آن شهر، «بکرماجیت نامی» که از اولاد حکام کوالیار بود این الماس را به محمد همایون تقدیم کرد و مدت 221 سال این قطعه الماس معروف با یک قطعه الماس دیگر موسوم به کوه نور جزو نفایس دربار سلطنتی هندوستان بود.
کوه نور پس از ضعف سلاطین هندوستان به پادشاه لاهور تعلق گرفت و از آنجا به دست سلاطین انگلستان افتاد و اینک جزو جواهرات سلطنتی دربار لندن است و دریای نور را نادرشاه به ایران آورد و در جزو اموال سلطنتی ایران بود.
ثالثا- متجاوز از شصت هزار جلد کتب خطی نفیس و نادر بود که در آن سفر به امر نادرشاه اعظم به ایران حمل کردند که قسمتی از آن در کتابخانه آستان قدس رضوی ضبط و قسمت دیگر در کتابخانه سلطنتی تهران محفوظ بود و معلوم نیست از آن کتب فعلا چقدر باقی مانده و در چه حالت یافت میشوند.
رابعا- در شمار اسلحه و ذخایر جنگی که نادرشاه به ایران حمل کرد دویست عراده توپ سنگین بود که هنوز هم بعضی از آنها در اغلب شهرهای ایران دیده میشود.
از این غنایم پادشاه بزرگ نادرشاه اعظم، مقداری که معادل دوازده هزار تومان بود با چهارده زنجیر فیل برای سلطان عثمانی و معادل همان هدایای دیگر برای ملکه روسیه توسط دو نفر نماینده مخصوص به استانبول و پطرزبورگ فرستاد. در 1160 هم یک مقدار دیگر هدایا که قیمت آن به 230 و 286 تومان میرسید با چند زنجیر فیل دیگر برای سلطان عثمانی فرستاد.
دسته بندی مقالات
درحال حاضر نظری برای این مطلب وارد نشده است!
کلیه حقوق متعلق به دلتا میباشد.